خانوادههای شماری از کسانی که در صف طالبان و یا در صف نیروهای امنیتی جانهای شان را در جنگها از دست دادهاند، سیاستگران و رهبران دو طرف را به قدرتطلبی و بیپروایی در برابر مردم متهم میسازند.
انیسه شهید، خبرنگار طلوعنیوز در سفری به ولایت لوگر، با شماری از این خانوادهها گفتوگو کردهاست. باشندهگان این ولایت میگویند که از جنگ خستهاند و باید تمامی طرفهای جنگ برای تأمین صلح بکوشند.
غوثالدین که باشندۀ روستای منگوخیل لوگر است، سه پسرش قربانی جنگ شدهاند. او میگوید فرزند بزرگش در جنگ در برابر شورویها جان باخت، پسر دومش که لیسانس دانشگاۀ شرعیات بود، پس از آنکه از پیدا کردن کار در نهادهای عدلی و قضایی در کابل، نا امید شد به طالبان پیوست و رییس آموزش و پرورش این گروه در لوگر گماشته شد و جان باخت و پسر سومش که در ترکیه دانشجو بود هنگامی که به لوگر آمد جان باخت.
تنها خواست غوثالدین اکنون تأمین صلح در کشور است: «یک پسرم دانشجو بود. دیگرش آمد اینجا رییس تعلیم و تربیه لوگر شد از طرف طالبان.»
این مرد میگوید پس از جان باختن سپر دومش، همسر او را به پسر دیگرش نکاح کرد اما جنگ جان وی را نیز گرفت و عروسش برای دومین بار بیوه شد: «اینها [رهبران حکومت و طالبان] خودشان جنت نمیخواهند چوکی میخواهند.»
در حدود نیمی از روستای منگوخیل زیر ادارۀ حکومت است و نیمی دیگر آن در اختیار طالبان. نیروهای امنیتی در اینجا سه پاسگاه دارند و طالبان نیز پاسگاههایی دارند.
محمد ولی که در پل علم، مرکز ولایت لوگر، زندهگی میکند، میگوید که او نیز فرزند جوانش را که فدا محمد نام داشت و پولیس بود، دو هفته پیش در جادۀ عمومی این شهر از دست داد: «حالا که صلح شود، من چهکنم؟ داغ بچهام در دلم مانده.»
مادر فدا محمد نیز گفت: «کاش صلح شود. حالا من چهکنم؟ دیگر سرنوشت کسی این رقم نشود.»
در گورستانی که این خانواده فرزند شان را دفن کردهاند، گورستان مشترک نیروهای دولتی و طالبان استند؛ هم جانباختهگان نیروهای دولتی در آنجا دفن شدهاند و هم کشتهشدهگان طالبان.
در یک بخش این گورستان، دو گور پهلو بهپهلو استند که غلام حیدر، از فرماندهان طالبان و برادر که سرباز پولیس بود دفن شدهاند.
هاجر و لعل محمد (مستعار) پدر و مادری استند که میگویند که فرزند جوان شان که با طالبان کار میکرد قربانی شد. هاجر میگوید وقتی جسد فرزندش را دید سکته مغزی کرد و اکنون یک دست و یک پایش فلج شدهاند: «گفتم [با طالبان] نرو، هیچ گپ مرا گوش نکرد. خودرا در تابوت گذاشت و پیشم آمد.»
لعل محمد نیز افزود: «طالب بود، به رضای خدا برآمده بود. شهید شد. من در مدرسۀ ابوحنیفه برده بودم و شامل ساخته بودمش، نرفت پس آمد.»
در همین حال، باشندهگان لوگر میگویند که هفتۀ پیش یک جوان از سوی طالبان ربوده شد و تاکنون از سرنوشت او خبری نیست. به گفتۀ این باشندهگان لوگر، این جوان به اتهام همکاری با دولت ربوده شدهاست.
به حتم میتوان گفت که هیچ خانوادهیی در ولایت لوگر نیست که یکی از بستگانش را در جنگها از دست نداده باشد. اما، بسیاری از این خانوادهها حاضر نیستند که با رسانهها گفتوگو کنند و خانوادههایی که در این گفتوگو حاضر شدند، بهسختی قناعت کردند که جلو دوربین حاضر شوند.