برای بسیاریها، زندان تنها همانند جایی شناخته میشود که مجرمان باید در آنجا، دوره زندانیبودنشان را سپری کنند. اما زندانیانی هم هستند که در این دوره، به انسانهای دیگری مبدل میشوند و در زندان، به ترک گذشته و تغییر آیندهشان تصمیم میگیرند.
بهتازهگی، اداره تنظیم امور زندانها نیز برنامهیی را زیر نام «تثبیت سطح سواد و مهارتهای حرفهیی زندانیان» آغاز کردهاست تا در پوشش این برنامه، به زندانیان آموزشهای حرفهیی و نیز آموزش خواندن و نوشتن داده شود.
تمیم حمید خبرنگار طلوعنیوز، به زندان پُلچرخی در شرق کابل رفتهاست و با شماری از زندانیانی گفتوگو کردهاست که در چندسال اخیر، به خواندن، نوشتن و آموزش برخی از حرفهها رو آوردهاند.
در گوشهیی از یک کارگاه خیاطی، در بخشی از زندان پُلچرخی، مرد جوانی را میبینم که بهدور از دیگران، در حال دوختن رختاست.

چاشت یکی از روزهای پاییز است و در این کارگاه، در حدود ۴۰ زندانی، مشغول خیاطی استند.

مرد جوانی که در همان گوشه کارگاه نظرم را جلب کردهاست، پاینده محمد نام دارد و از استادان این کارگاه است.
او که ۲۷ ساله و باشندۀ ولایت کندهار است، میگوید که تمامی اعضای خانوادهاش خیاط استند؛ اما خودش ۵ سال پیش، پس از یک رویداد جنایی که آن را «اشتباهی گذشته» میخواند، بازداشت و به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
پایندهمحمد تأکید میورزد که آن رویداد را فراموش کردهاست و حتا در قصههای روزانه با اطرافیانش هم، نمیخواهد از آن گوشه تاریک زندهگیاش، یادی کند.
این مرد جوان میافزاید که چندماه پس از زندانیشدنش، بهفکر این افتاد که برای برخی از زندانیانی که مایل باشند، آموزش خیاطی بدهد.
او میگوید: «کسی که اینجا به زندان بافتد، خواهی نخواهی بهکارهای بدی رو خواهد آورد. پس اگر وی اینجا حرفهیی بیاموزد و فردا برگردد پیش پدر و مادرش، پدر و مادرش هم خوش میشوند، فرزندانش هم خوش میشوند و خودش هم میتواند برای خود، دکانی بسازد.»
پایندهمحمد در این کارگاه هواداران زیادی دارد و برخورد خوب اطرافیان با او در زندان، امیدهایش را به آینده بازگردانیدهاند؛ هرچند دلش برای تنها پسرش که هنگام زندانیشدن وی دوسال داشت، همواره تنگ است.
این زندانی جوان دربارۀ پسرش میگوید: «حالا تیلفونی با من حرف میزند و به من میگوید که پدر، برای من هم لباس تهیه کن.»
افتادن به زندان، برای شماری، بهمعنی رفتن به بیراهه و پیوستن به دستههای جنایتکار است؛ اما برای شماری هم چنین نیست. در کارگاه خیاطی زندان پُلچرخی، جوان ۲۸سالهیی را میبینیم که پس از قتلی، پایش به زندان کشانیده شدهاست. او که عبدالاحمد نام دارد و باشنده کابل است، به ۲۰ سال زندان محکوم شدهاست؛ اما میگوید در ۸ سالی که تاکنون از زندانیبودنش گذشته است، وی افزون بر فراگیری برخی از حرفهها، خواندن و نوشتن را نیز آموختهاست.
عبدالاحمد میافزاید: «درس در بیرون چیزی نخوانده بودم. در همینجا کمکم خواندم و یاد گرفتم. در بیرون حتا «الف - ب» را هم نمیفهمیدم.»
سخی، جوان ۲۵ سالهییاست که او نیز به جرم قتل، به ۱۱ سال زندان محکوم شدهاست.
۱۱ سالی که ۸ سالش گذشتهاست و در این مدت، این جوان توانستهاست، در کارگاه حلبیسازی زندان پُلچرخی، به مهارت و شهرت برسد.

سخی که عروسی کردهاست و دو فرزند دارد، میگوید که تصمیم دارد در آینده با حلبیسازی، نیازهای خانوادهاش را تأمین کند.
او میگوید: «میخواهم همین مسلک را در بیرون هم پیش ببرم. مسلک خوبی است. ازش دستاورد دارم و میشود در بیرون هم از همینراه خرج پیدا کنم.»
در حدود دهروز میشود که اداره تنظیم امور زندانها، برنامهیی را زیر نام «تثبیت سطح سواد و مهارتهای حرفهیی زندانیان» آغاز کردهاست. برنامهیی که در پوشش آن، زندانیان بیشتری در سراسر کشور، آموزشهای گونهگون خواهند دید.
بربنیاد ماده پنجم «مقرره آموزش سواد و مهارتهای حرفوی برای زندانیها»، زندانیانی که دوسال را در برنامههای سوادآموزی، یا یکسال را در برنامههای آموزش حرفهیی گذرانده، از این برنامهها سند فراغت بگیرند و یا هم این آموزشها را به حداقل ۱۵ زندانی دیگر بیاموزند، در مجازات هرکدامشان، یکسال تخفیف درنظر گرفته میشود.
فرهاد بایانی، رییس نشرات و سخنگوی اداره تنظیم امور زندانها میگوید: «پس از فراغت و گرفتن سند از این دورههای آموزشی، میتوانند در بخشهای صنعتی ما شامل کار شوند و عاید بهدست بیارند.»
در کارگاههای حرفهیی زندان پُلچرخی، کارهای نجاری، آهنگری و تولید برخی از خوراکها را هم میشود گواه شد. تولیدات این کارگاهها هم در خود زندان و هم در بازارهایی در بیرون از زندان پُلچرخی، عرضه میشوند.
هنگام بازدید از تمامی این بخشها، در کارگاه حلبیسازی زندان، قفس پرندهیی را دیدم و به یادم آمد که میگویند پرندهگان در قفس، پرواز را گونهیی بیماری میپندارند؛ اما قصههای این چند زندانی، میرسانند که در بند هم میشود آنگونه که میخواهی زیست و برای شب و روزهای رهایی، برنامهها و راههای پروازی داشت.