کودکی که در مزار شریف برای یک ماه از سوی خانواده اش در قفس نگهداری می شد، میگوید که از ناداری خانواده و سرزنش هم سن و سالانش رنج می برد.
صمیم ۱۱ ساله می گوید که در مکتب به علت ناداری، از سوی هم سن و سالانش تمسخر می شد از اینرو یکسال است که به مکتب نمیرود.
صمیم فرزند سوم خانوادهاشت است و تا صنف ۳ درس خواندهاست: «من صنف سه بودم، چهار میشدم مکتب را ایلا/ترک کردم. لباس صحیح نداشتم هر کس چرک میگفت از همان خاطر دیگر مکتب نرفتم.»
خانوادهاش میگوید که صمیم پس از آنکه مکتب را ترک گفت با چند فرد اوباش دوست شد و شبها خانه از خانه فرار میکرد.
فاطمه مادر این کودک می گوید به علت فرار پسرش از خانه و نشست و برخاست او با افراد اوباش، از یک ماه بدینسو است که پسرش را در قفس انداختند: «قریب یک ماه است که صمیم جان میبرآید و شب هم خانه نمیآید.»
حفیظالله، پدر صمیم با هشت فرزند و همسرش در بخشی از حوزه نهم امنیتی شهر مزار در یک خانه کرایی زندگی میکنند.
پدر صمیم ترکاری فروشی میکند تا هزینهی زندگی را فراهم بسازد.
او میگوید که نمیداند در قفس انداختن فرزندش نقض حقوق کودکاست: «از روی مجبوری کردیم (به قفس انداخیتم) که به کارهای آلوده دسترسی نکند و با آدمهای بیراه چکر (تفریح) میزد.»
مدافعان حقوق کودک انداختن این کودک را در قفس پذیرفتنی نمیدانند و آنرا نقض حقوق کودک میگویند.
در این میان، عادلشاه عادل، سخنگوی پولیس بلخ میگوید از پدر صمیم تعهد گرفتهاست که این کارش را تکرار نکند: «قفس را ما از اینجا (خانه پدر صمیم) کشیدیم و به ما تعهد دادند که دیگر چنین کاری را انجام نمیدهند.»
حالا صمیم خرسند است که قفساش را از خانه بیرون کرده اند؛ اما مانند میلیون ها کودک دیگر که از جنگ و ناداری آسیب دیده اند، او هم با سرنوشت ناروشنی رو به رو است.