Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
Thumbnail

ادعای کشته شدن یک جوان از سوی خانواده یک دختر

خانواده یی در کابل می گوید که فرزند شان از سوی خانواده دختری که می خواست با پسرشان ازدواج کند به گونه وحشیانه یی کشته شده است. 

این خانواده می گوید که شام روز نخست عید پسر شان در منطقه بگرامی کابل ناپدید شد و نیروهای پولیس جسد تکه- تکه پسر شان  را که سر نداشت یک بخش حوزه نزده هم پیدا کردند. 

پولیس می گوید که پنج تن از اعضای یک خانواده را به اتهام این قتل بازداشت کرده است. 

ماجرای عاشقانه‌یی که به یک قتل بی رحمانه انجامید 

رفیع احمد نوری چهار سال پیش در همین کوچه در شهرک فردوسی در بگرامی کابل دل به مروه دخترهمسایه یی باخت که از لغمان تازه به آن جا کوچ آمده بود. مادر رفیع می گوید در این سال‌ها بار بار به خواستگاری مروه رفت، اما پدر مروه حاضر نشد دخترش را به رفیع بدهد. 

خانواده رفیع می گوید رفیع پس از چاشت روز اول عید پیام های پی در پی از مروه دریافت کرد که برایش نوشته بود به دیدنش برود، و رفیع شام به سوی خانه مروه که در چند متری خانه یی شان است رفت و ناپدید شد. 

احمد ضیانوری، پدر رفیع احمد نوری، گفت: «این دختر و با بچه من هردو همدیگررا دوست داشتند راستش همین است. پدرش را بار بار گفتم که همین دختر را به بچه ام بده. روز عید قربان پدرش را دیدم کارد د دستش بود گفت قربانی دارم در حالی که گوسفند هم نگرفته بود، مسیج رد در رد می آید که زود بیا زود بیا نوشته می کند که زود بیا بچه می رود.» 

وارخطا می اید دختر سر بام بوده که می آید هفت هشت تن را مسلح ساخته بود در انجا که انان حمله می کنند. اول با تفنگ می زند به سرش بعد کش کرده او را می برند." 

یکی از بسته گان رفیع احمد نوری گفت: «رفتیم گفتم بته همی دختر را مادرش هم خوش بود برادرک هایش هم خوش بود، پدرش نداد.» 

مادر رفیع می گوید که روز ها پسرش را جستجو کردند اما پس از پنج روز نیرو های امنیتی جسد بی سر او را که در دو خریطه بسته شده بود در منطقه حوزه نزدهم پیدا کردند. این تصویر ها بسیار دل خراش اند از همین رو آنرا پوشانیده ایم. 

نظیفه مادر، رفیع احمد نوری، گفت: «در دو بوجی انداختند،دست و پایش را در یک بوجی انداختند تنه اش را در یک بوجی دیگه انداختند سرش را برده اند.» 

  نورضیا، عمه رفیع احمد نوری، گفت: «تنه بی سر را چی کنیم برادر زاده ام قربانی شد.» 

خانواده رفیع می گوید که پارسال مروه را به شش ماه جلال آباد بردند، اما وقتی به خانه برگشت، نامه یی نوشت و به دست خواهر کوچکش به رفیع فرستاد که دلش بسیار برایش تنگ شده است و ترکش نمی تواند. 

عابد، پسر عمه رفیع احمد، گفت: «برایش پیام می آد گفت به تماس نیستیم اما باز پیام کرده که ببینمت، از پیش ما رفت طرف خانه و در نزدیک خانه که می رسد ناپدید می شود.» 

رفیع احمد نوری به تازه گی از دانشگاه حقوق فارغ شده بود و قرار بود در وزارت دفاع ملی به کار آغاز کند.مروه در مدرسه یی محل درس می خواند.

ادعای کشته شدن یک جوان از سوی خانواده یک دختر

رفیع احمد نوری به تازه‌گی از دانشگاه حقوق فارغ شده بود و قرار بود در وزارت دفاع ملی به کار آغاز کند. 

Thumbnail

خانواده یی در کابل می گوید که فرزند شان از سوی خانواده دختری که می خواست با پسرشان ازدواج کند به گونه وحشیانه یی کشته شده است. 

این خانواده می گوید که شام روز نخست عید پسر شان در منطقه بگرامی کابل ناپدید شد و نیروهای پولیس جسد تکه- تکه پسر شان  را که سر نداشت یک بخش حوزه نزده هم پیدا کردند. 

پولیس می گوید که پنج تن از اعضای یک خانواده را به اتهام این قتل بازداشت کرده است. 

ماجرای عاشقانه‌یی که به یک قتل بی رحمانه انجامید 

رفیع احمد نوری چهار سال پیش در همین کوچه در شهرک فردوسی در بگرامی کابل دل به مروه دخترهمسایه یی باخت که از لغمان تازه به آن جا کوچ آمده بود. مادر رفیع می گوید در این سال‌ها بار بار به خواستگاری مروه رفت، اما پدر مروه حاضر نشد دخترش را به رفیع بدهد. 

خانواده رفیع می گوید رفیع پس از چاشت روز اول عید پیام های پی در پی از مروه دریافت کرد که برایش نوشته بود به دیدنش برود، و رفیع شام به سوی خانه مروه که در چند متری خانه یی شان است رفت و ناپدید شد. 

احمد ضیانوری، پدر رفیع احمد نوری، گفت: «این دختر و با بچه من هردو همدیگررا دوست داشتند راستش همین است. پدرش را بار بار گفتم که همین دختر را به بچه ام بده. روز عید قربان پدرش را دیدم کارد د دستش بود گفت قربانی دارم در حالی که گوسفند هم نگرفته بود، مسیج رد در رد می آید که زود بیا زود بیا نوشته می کند که زود بیا بچه می رود.» 

وارخطا می اید دختر سر بام بوده که می آید هفت هشت تن را مسلح ساخته بود در انجا که انان حمله می کنند. اول با تفنگ می زند به سرش بعد کش کرده او را می برند." 

یکی از بسته گان رفیع احمد نوری گفت: «رفتیم گفتم بته همی دختر را مادرش هم خوش بود برادرک هایش هم خوش بود، پدرش نداد.» 

مادر رفیع می گوید که روز ها پسرش را جستجو کردند اما پس از پنج روز نیرو های امنیتی جسد بی سر او را که در دو خریطه بسته شده بود در منطقه حوزه نزدهم پیدا کردند. این تصویر ها بسیار دل خراش اند از همین رو آنرا پوشانیده ایم. 

نظیفه مادر، رفیع احمد نوری، گفت: «در دو بوجی انداختند،دست و پایش را در یک بوجی انداختند تنه اش را در یک بوجی دیگه انداختند سرش را برده اند.» 

  نورضیا، عمه رفیع احمد نوری، گفت: «تنه بی سر را چی کنیم برادر زاده ام قربانی شد.» 

خانواده رفیع می گوید که پارسال مروه را به شش ماه جلال آباد بردند، اما وقتی به خانه برگشت، نامه یی نوشت و به دست خواهر کوچکش به رفیع فرستاد که دلش بسیار برایش تنگ شده است و ترکش نمی تواند. 

عابد، پسر عمه رفیع احمد، گفت: «برایش پیام می آد گفت به تماس نیستیم اما باز پیام کرده که ببینمت، از پیش ما رفت طرف خانه و در نزدیک خانه که می رسد ناپدید می شود.» 

رفیع احمد نوری به تازه گی از دانشگاه حقوق فارغ شده بود و قرار بود در وزارت دفاع ملی به کار آغاز کند.مروه در مدرسه یی محل درس می خواند.

هم‌رسانی کنید

دیدگاه تان در این باره