نخستین نشست دوحه به تاریخ یازدهم ثور سال ۱۴۰۲ خورشیدی و دومین نشست دوحه در پایان همین سال با میزبانی دبیرکل سازمان ملل در قطر برگزار شد.
انتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد در نشست نخست دوحه تلاش ورزید تا به چالشها و نگرانیهای مردم افغانستان بهشمول آموزش دختران، کار زنان و حقوق اساسی آنان در جامعه، تعهدات امارت اسلامی به جامعه جهانی و سایر موضوعات با آنان گفتوگو و یک راهحل مناسب دریافت کند؛ اما این نشست بدون حضور هیات امارت اسلامی پایان یافت.
قبل از برگزاری این نشست، شبکه "فرانس۲۴" به نقل از منابع خود گزارش داده بود که نشست دوحه دربارهی بازنگری عملیات امدادرسانی سازمان ملل متحد در افغانستان برگزار خواهد شد.
در بخشی از گزارش این شبکه "فرانس۲۴" آمده بود: «انتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد، نمایندههای بینالمللی را روز دوشنبه در یک مکان بسته در دوحه گردهم میآورد تا راههایی برای نفوذ بر حاکمان افغانستان (طالبان) بیابد. مشکل گوترش با اقدام حکومت طالبان برای جلوگیری از رفتن دختران به مکتب و زنان از کار، حتی برای برنامههای سازمان ملل، عمیقتر شده است.»
اما این نشست هیچ نتیجهای برای رفع چالشهای مردم افغانستان در پی نداشت و آخرین نشست هم شمرده نشد.
دومین نشست دوحه پیرامون اوضاع افغانستان و نگرانیهای جهانی به تاریخ ۲۹ و ۳۰ دلو سال ۱۴۰۲ خورشیدی در دوحه برگزار شد که اهداف ذیل را دنبال میکرد.
- رایزنی درباره افغانستان
- افزایش مشارکت بینالمللی بهگونهی منسجم و ساختاریافته
- تعیین نماینده ویژه سازمان ملل متحد برای افغانستان
- شناسایی ویژگیهای بنیادی برای یک تعامل سازنده و اصولی
- نگرانیهای جهانی درباره سیاستهای امارت اسلامی
معین گل سمکنی آگاه مسایل سیاسی درباره نشستهای دوحه به طلوعنیوز گفت: «در اولین نشست که هیات امارت اسلامی در آن دعوت نشد، یک حیثیت جدا دارد. در نشست دوم وقتی که آنها دعوت شدند؛ اما نظر به یک سلسله ملاحظات شرکت نکردند. نشست سوم که در آن بصورت عملی هیاتها دعوت شدند، نشست برگزار شد، این تفاوتهایش است. در نشستهای آینده ممکن مسایل سیاسی و فرهنگی و مسایل دیپلماتیک اثر زیادی بگذارد.»
هرچند از هیات امارت اسلامی در نشست دوم دوحه دعوت رسمی شده بود؛ اما حکومت سرپرست به دلیل پذیرفته نشدن خواستهایش از شرکت در این نشست خودداری کرد.
انتونیو گوترش در ۳۰ دلو ۱۴۰۲ در پایان نشست دوم دوحه گفت: «در واقع من نامههایی با شماری شرایط از سوی طالبان برای حضور شان در نشست دوحه دریافت کردم. این شرایط از ما حق گفتوگو با دیگر نمایندههای جامعه مدنی را سلب میکرد و بر بنیاد این شرایط، ما باید رفتاری با طالبان میداشتیم که مصداق بهرسمیت شناختن تلقی میشد.»
اما پرسشی که تا اکنون مطرح بوده، این است که سودمندی نشستهای دوحه پیرامون افغانستان چه بوده است؟
عزیز ستانکزی آگاه مسایل سیاسی در پاسخ گفت: «ارزش این نشستها به این خاطر زیاد است که کشورهای که در افغانستان سالها تجاوز و مداخله داشتند، یکجا شدهاند و میخواهند در تعیین سرنوشت آینده افغانستان یک تصمیم جدی بگیرند.»
حالا دیده شود که پیامد سومین نشست دوحه برای افغانستان چه خواهد بود؛ آیا این نشست منجر به کاهش چالشهای افغانستان و زمینه برای گسترش تعامل حکومت سرپرست با جهان خواهد شد یا خیر؟
دیدگاه تان در این باره