رانندهگی در یک شهر که در آن از نشانهها و چراغهای ترافیکی خبری نیست، چالش برانگیز و دشوار است و اگر بانو باشی و بخواهی در این شهر رانندهگی کنی اذیت و آزار به مشکلاتت افزوده میشوند.
اما، بانوانیکه در شهر کابل موتر شخصی دارند و رانندهگی میکنند، میگویند که با افزایش رانندهگان بانو، مشکلات شان کمتر شده است و دیگر راندن موتر توسط زن، برای مردم شگفتی انگیز نیست.
این رانندهگان زن که برای رفتن به دانشگاه و محل کار، رانندهگی میکنند، میگویند که این کار مصارف آنان را کاهش داده است.
صنم ویسی که پنج سال میشود مسیر خانه تا دانشگاه و دانشگاه تا محل کارش را رانندهگی میکند میگوید که اکنون تنها معیاری نبودن جادهها و اشارههای ترافیکی در جادههای کابل برای او مشکل اصلی است: «»
صنم میگوید از زمانیکه خودش با موتر شخصی اش به محل کار و دانشگاه میرود، نگرانیاش از رهگذر آزار و اذیت خیابانی و رهزنی کمتر شده است: «نبودن اشاره های ترافیکی واقعاً یک مشکل کلان است. ترافیک در شهر کابل اکثراً سنگین است.»
حنیفه نظری بانوی دیگری است که در کابل رانندهگی میکند. او که میگوید تجربه رانندهگی را در روستاهای کشور نیز دارد، از سختیها و دشواریهای رانندهگی در پایتخت سخن میزند: «خانمها زیادتر کوشش کنند که در بخش رانندهگی مشکلات شان را خود شان حل کنند.»
آمارهای ریاست ترافیک نشان میدهند که از آغاز سال روان هجری خورشیدی تاکنون ۱۸۰ زن در کابل جوازهای رانندهگی گرفتهاند.