Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
تصویر بندانگشتی

مادر سرباز جان‌باختۀ ارتش درننگرهار دست‌فروشی می‌کند

جمیلۀ پنجاه ساله شش سال پیش، پس از آن‌که پسر سربازش از سوی طالبان کشته شد، مسؤولیت تأمین مخارج خانواده به‌دوشش افتاد.

این مادر اکنون برای پیدا کردن نان برای خانواده‌ و کرایۀ خانه، در جاده‌های ولایت ننگرهار کتاب می‌فروشد.

جمیله می‌گوید که پس از جان باختن پسرش همتش را ازدست نداد و خودش برای تأمین مخارج خانواده‌اش دست به کار شد: «پسرم جانش را در راه وطن قربان کرد. من همتم را از دست ندادم و حالا کتاب می‌فروشم و مخارج خانه را تأمین می‌کنم.»

نور محمد، پسر این مادر، بیست وهشت سال داشت و عضو ارتش کشور بود. او شش سال پیش هنگامی‌که از وظیفه به‌سوی خانه بر می‌گشت از سوی طالبان در منطقۀ «سره قلعه»‌ی ولسوالی چپرهار ننگرهار از موتر پایین کرده شد و کشته شد.

نور محمد تنها نان آور خانواده‌اش بود. او با مادر، همسر و چهار فرزند خردسالش در یک خانۀ کرایی زنده‌گی می‌کرد.

مادر نور محمد می‌گوید که انتظار دارد تا روزی صلح در کشور تأمین شود و از دُشواری‌های کنونی زنده‌گی کاسته شود: «از طالبان می‌خواهم که با ما صلح کنند. با ما صلح کنند تا این وطن، برای ما وطن شود. صلح بیابد. جنگ نمی‌خواهیم. روس و امریکا را نمی‌خواهیم.»

فاطمه، همسر نور محمد نیز گفت: «می‌خواهم پسرم مکتب برود و درس بخواند. هیچ‌چیزی در خانه نداریم. پسرم هم مریض است، پول ندارم که دوا بخرم.»

خانوادۀ نورمحمد می‌گوید که مردی در خانه ندارد و از همین‌رو برای دریافت حقوق نورمحمد به نهادهای دولتی مراجعه نکرده‌است.

محمد زمان،از نزدیکان این سرباز جان باخته گفت: «پرسان نیست. کسی از این‌ها نمی‌پرسد. این‌ها بیچاره استند.»

مادر سرباز جان‌باختۀ ارتش درننگرهار دست‌فروشی می‌کند

نور محمد، پسر این مادر، بیست وهشت سال داشت و عضو ارتش کشور بود. او شش سال پیش هنگامی‌که از وظیفه به‌سوی خانه بر می‌گشت از سوی طالبان کشته شد.

تصویر بندانگشتی

جمیلۀ پنجاه ساله شش سال پیش، پس از آن‌که پسر سربازش از سوی طالبان کشته شد، مسؤولیت تأمین مخارج خانواده به‌دوشش افتاد.

این مادر اکنون برای پیدا کردن نان برای خانواده‌ و کرایۀ خانه، در جاده‌های ولایت ننگرهار کتاب می‌فروشد.

جمیله می‌گوید که پس از جان باختن پسرش همتش را ازدست نداد و خودش برای تأمین مخارج خانواده‌اش دست به کار شد: «پسرم جانش را در راه وطن قربان کرد. من همتم را از دست ندادم و حالا کتاب می‌فروشم و مخارج خانه را تأمین می‌کنم.»

نور محمد، پسر این مادر، بیست وهشت سال داشت و عضو ارتش کشور بود. او شش سال پیش هنگامی‌که از وظیفه به‌سوی خانه بر می‌گشت از سوی طالبان در منطقۀ «سره قلعه»‌ی ولسوالی چپرهار ننگرهار از موتر پایین کرده شد و کشته شد.

نور محمد تنها نان آور خانواده‌اش بود. او با مادر، همسر و چهار فرزند خردسالش در یک خانۀ کرایی زنده‌گی می‌کرد.

مادر نور محمد می‌گوید که انتظار دارد تا روزی صلح در کشور تأمین شود و از دُشواری‌های کنونی زنده‌گی کاسته شود: «از طالبان می‌خواهم که با ما صلح کنند. با ما صلح کنند تا این وطن، برای ما وطن شود. صلح بیابد. جنگ نمی‌خواهیم. روس و امریکا را نمی‌خواهیم.»

فاطمه، همسر نور محمد نیز گفت: «می‌خواهم پسرم مکتب برود و درس بخواند. هیچ‌چیزی در خانه نداریم. پسرم هم مریض است، پول ندارم که دوا بخرم.»

خانوادۀ نورمحمد می‌گوید که مردی در خانه ندارد و از همین‌رو برای دریافت حقوق نورمحمد به نهادهای دولتی مراجعه نکرده‌است.

محمد زمان،از نزدیکان این سرباز جان باخته گفت: «پرسان نیست. کسی از این‌ها نمی‌پرسد. این‌ها بیچاره استند.»

هم‌رسانی کنید