به تاریخ هفتم مارچ، رسانههای افغانستان نسخهیی از نامهیی را که از انتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده به اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان فرستاده کرده بود، منتشر کردند. در این نامه مشخص شده بود که ایالات متحده در باره مهلت اول ماه می برای خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان هنوز تصمیم نهایی نگرفته است، اما آقای بلینکن با یک لحن تند خواهان یافتن یک راه حل "سریع و دایمی" برای ختم جنگ، برقراری آتشبس و رسیدن به یک توافق صلح شده بود. در این نامه آمده بود كه ایالات متحده با رهبران منطقهیی و سازمان ملل متحد برای پشتیبانی از این روند تلاش خواهد کرد. همزمان ایالات متحده پیشنهاد کرد که تا زمان برگزاری انتخابات و طرح جدید قانون اساسی، یک حکومت موقت جاگزین حکومت کنونی شود.
حکومت موقت: نسخه قدیمی در لفافه جدید
هرچند محتوای این نامه و راه حل پیشنهادی حکومت موقت بیانگر قاطعیت ایالات متحده برای دستیابی به توافق صلح پایدار است، اما توقع امریکا از اجرای سریع این طرح واقعبینانه نیست و میتواند برای مردم افغانستان فاجعهبار ثابت شود. خاطرات تلخ خروج شتابزده نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی که منجر به سقوط حکومت آن زمان افغانستان و آغاز جنگهای داخلی شد، هنوزهم در ذهن مردم تازه اند.
جدول زمانی کنونی نتیجه سیاست خارجی حکومت دانلد ترمپ، رییسجمهور پیشین امریکا بودهاست که محرکش عمدتأ دستاوردهای کوتاه مدت در داخل امریکا بود. پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۸ در افغانستان بسیاری از مردم به این باور بودند که امریکا طرح طالبان را برای ایجاد حکومت عبوری بر برگزاری انتخابات ترجیح میدهند.
در هر صورت، توافق سیاسی و پیشنهاد ایجاد حکومت موقت در افغانستان پدیدۀ تازه یی نیست بل پیشینه تاریخی دارد.
اکنون مخالفان سیاسی که در عین حال طرف دیگر حکومت ائتلافی کنونی اند، پشتیبانی شان را از ایجاد حکومت موقت اعلان کرده اند؛ شاید به این امید که در یک حکومت عبوری ائتلافی با طالبان به سهم بیشتری از قدرت دست یابند. بنابراین، ایالات متحده، طالبان و اپوزیسیون در حال حاضر از ایجاد حکومت موقت پشتیبانی میکنند. اما ارقام موجود نشان میدهند که تنها ۱۳ درصد از مردم افغانستان طرفدار حکومت موقت استند.
مشکلات حکومت موقت در افغانستان
تلاش ایالات متحده برای طرح مجدد حکومت موقت تا بتواند نیروهای نظامی اش را از افغانستان "عزتمندانه" بیرون کند، نگرانیها و چالشهای زیادی بهوجود میآورد.
مهمترین مسئله، پرسش مشروعیت و پاسخگویی است. حکومت موقت پیشنهادی در برابر چی کسانی پاسخگو و براساس کدام قوانین مشروع خواهد بود؟ ضامن بقای حکومت موقت تا برگزاری انتخابات و ایجاد یک حکومت دایمی کی و چی خواهد بود؟ در صورت نقض تفاهم، حکومت موقت چی ضمانت وجود دارد که این عمل منجر به جنگ دوباره نمیشود؟ و از همه مهمتر، آیا مردم افغانستان خواهان حکومت موقت استند؟
برخلاف حکومت موقت پیشین به ریاست حامد کرزی که پس از سقوط رژیم طالبان در یک خلای سیاسی در بُن ایجاد شد، حکومت کنونی افغانستان یک حکومت منتخب و از اعتبار بینالمللی برخوردار است. علاوه بر این، حکومت کنونی نه تنها که مشروعیت مردمی دارد بل چهرههای دیگر سیاسی که آرای قابل توجهی در انتخابات ۱۳۹۸ به دست آوردند نیز شامل تشکیل این حکومت استند و این اشخاص از ایجاد حکومت موقت در افغانستان پشتیبانی میکنند.
انتقال از حکومت موقت به رهبری حامد کرزی به یک حکومت دایمی از طریق انتخابات با پشتیبانی متعهد جامعه جهانی که بیشتر متشکل از کشورهای غربی بود، تضمین شد. اما نامشخص است که در صورت ایجاد حکومت موقت چی کسی ضامن انتخابات سال ۲۰۲۴ افغانستان خواهد بود. یک جامعه جهانی غربی که از افغانستان خسته شده، طالبان که هنوز هم انتخابات را رد میکنند و کشورهای پیشنهاد شده مانند چین ، روسیه، ایران ، پاکستان و هند که خود یا مردم سالاری سالم نیستند و یا اصلاً نظامهای مردم سالار نیستند، پرسش برانگیز است که چی کسی از خواست و ارادۀ مردم افغانستان پشتیبانی خواهد کرد.
علاوه بر این، پیشنهاد کنونی برای ایجاد حکومت موقت تنها بر یک توافق میان نخبهگان سیاسی و یک حلقۀ کوچکی از سیاستمداران استوار بوده و مشروعیت مردمی نخواهد داشت.
با این کار دستاوردهای دو دهه گذشته را که در آن یک نظام مردم محور تدریجأ شکل گرفته، از دست خواهیم داد. تجربه افغانان از یک نظام که مردم خودرا در آن به حیث منبع مشروعیت بخش حکومت افغانستان میبینند، با وجود اینکه دارای مشکلات اساسی بوده، باید اصلاح شود، بهبود یابد و تقویت شود، نه اینکه از بین برده شود.
تاریخ افغانستان گواه چنین سرنگونیهای نامشروع است. مانند زمانی که داوود خان با پایان دادن به یک دهه اصلاحات دیموکراتیک برای دستیابی به قدرت در سال ۱۳۵۲ هجری خورشیدی (۱۹۷۳ میلادی) دست به کودتا زد. این براِی اشخاص و گروههای سیاسی کشور یک مثال شد و به یک وسیله مجاز برای رسیدن به قدرت مبدل گردید. مانند کودتاهای موفق و ناکام سالهای ۱۳۵۴ هجری خورشیدی (۱۹۷۵ میلادی)، ۱۳۵۵ هجری خورشیدی (۱۹۷۶ میلادی)، ۱۳۵۷ هجری خورشیدی (۱۹۷۸ میلادی)، ۱۳۶۹ هجری خورشیدی (۱۹۹۰ میلادی)، و ۱۳۷۲ هجری خورشیدی (۱۹۹۳ میلادی). ایجاد یک حکومت موقت از بالا و نه از پایین نه تنها نیروهای ضد دیموکراتیک را جسارت میبخشد، بل برای آینده یک مثال خواهد بود که هر نیرو مخالف مسلح اگر در تکتیک خود با حوصله و وحشیانه عمل کند، یک فرصت واقعی برای سرنگونی یک حکومت انتخابی خواهد داشت.
گفتوگوهای صلح بینالافغانی به زمان نیاز دارد
توافقنامه میان حکومت ترمپ و طالبان پس از چندین نشست پشت درهای بسته که به گونه دو جانبه برگزار شد، ۱۸ ماه طول کشید. در مقایسه مذاکرات صلح میان افغانان با بازیگران بین المللی، منطقهیی و داخلی، با اجنداهای مختلف و نظارت مردمی به مراتب پیچیدهتر و زمانگیر خواهد بود.
علاوه بر این، چالش واقعی این است که یک راه حل عملی را بین دو تعریف متضاد حکومتداری، که عبارت از جمهوریت و امارات (به تعریف طالبان) است، باید پیدا کرد.
به جای تأکید بر ایجاد حکومت موقت، مذاکرات صلح بین الافغانی که تازه در ماه سپتمبر سال ۲۰۲۰ میلادی آغاز شد، باید از سوی جامعه جهانی به ویژه ایالات متحده پشتیبانی شود. در صورت دستیابی به سازش باید به دو طرف پاداش داده شود، اما در صورت نقض توافقنامه باید پاسخگو باشند و مجازات شوند. احتمالاً هر دو طرف بهجای گزینههای اول خود مجبور به انتخاب گزینههای دوم یا سوم خواستههای خود خواهند شد. شش ماه مذاکرات میلان افغانان نشان داد که برای تحقق یک توافق صلح موثر و دایمی میان حکومت افغانستان و طالبان، از همه چیز بیشتر به زمینه سازی، میانجیگری متواتر و زمان نیاز است.
مریم بریالی، تحلیلگر مسایل سیاسی با تمرکز بر جنوب و آسیای میانه است. او بنیانگذار و رییس سازمان تحقیق و تحلیل اجتماعی (OSRA) در کابل است.
همه میتوانند نوشتههایی که استوار بر واقعیتها است را به طلوعنیوز بفرستند تا در بخش "دیدگاه شما" به نشر برسد.
دیدگاهها در این مقاله از سوی طلوعنیوز تأیید یا شریک ساخته نمیشوند. نویسندهگان مقالهها برای درست بودن معلومات در مقاله شان مسوول استند و اگر معلومات شان نادرست بود، تصحیصی در آن نوشته اضافه خواهد شد.