به تاریخ ۱۱ ثور سال روان یکی از تصمیمهای متفاوتِ زندگیام را گرفتم. از دفتر بریم تماس تلفنی آمد و گفته شد که برای ۱۵ روز کار پیهم اماده شوم. این تصمیم دفتر ما پس از آن بود که، متاسفانه شماری از همکاران ما به ویروس کرونا مصاب شده بودند. تصمیم بر ای شده بود که یک گروه کاری برای مدت دو هفته در دفتر باشند، تا هم کارمندان و هم فامیلهای شان از بیماری کووید-۱۹ مصؤن بمانند. پذیرفتن این تصمیم کار آسان نبود، آن هم در شرایطی که تهدید ویروس کرونا بیشتر از هر زمانِ در دفتر ما زیاد بود. تنها چیزیکه من را وا داشت تا این تصمیم را به سادگی بپذیرم؛ تعهد به مسلکام و حمایت خانوادهام بود. و با یک قوت به دفتر آمدم.
اما با رسیدن به دفتر، نگرانی لحظه به لحظه بیشتر میشد. در هر جای دفتر احساس خطر میکردم. همینکه به اتاق کاریام رسیدم؛ دیدم که تعداد زیادی از همکاران رخصت استند. تعدادی هم، متاسفانه بعد از مصاب شدن به ویروس کرونا، به خانه رفتند و در مرحه تجرید استند. مه که به چوکی خالی هر همکارام که مصاب به بیماری کووید-۱۹ شده بودند، مینگیریستم، از قلب ام فقط و فقط خداوند خبر داشت. هر چند از وضعیت صحی همکاران بیمار ام آگاه بودم که حال شان بهتر است. اما به توجه به خطر بیماری کووید-۱۹، همچنان نگران همه بودم. از سال چهارم کار ام در طلوع نیوز چند روز گذشته است؛ در این مدت هیچگاه اتاق کاریام را این چنین خاموش و بیصدا ندیده بودم.خاموشی هم به دلیل بیماری که مردمان تقریباً همه کشورهای جهان را سرگردان ساختند. بیماری که به یک شکل مبارزه بین مرگ و زندگی است. با گذشت هر لحظه، نگریستن به چوکیهای خالی همکاران ام رنج میکشیدم. با خود میگفتم: آیا سر و صدا این اتاق دوباره بر خواهد گشت؟ آیا یاسر ابرار همکار ام که دچار به ویروس کرونا شده؛ دوباره سر چوکی خود اش خواهم دید؟ آیا با همکان ام نعمت روان و فریدون عظیمی که نتیجه آزمایش ویروس کرونا شان مثبت شدند؛ یکجای نان چاشت خواهیم خورد؟ آیا با رییس دفتر ما لطف الله نجفيزاده که همچنان به بیماری کووید-۱۹ دچار شده، خواهید دید که ازشان رهنمای اجرای برنامهها را بگیرم؟ و چندین پرسش دیگر از خود میپرسیدم... اما خودم به خود روحیه میدادم و میگفتم که: بله!، این همه کارهای تکرار خواهند شد.
شجاعت گروه کاری ما
همکاران که در دفتر بودیم؛ میان ما یک نقطه مشترک بود و این روحیه قوی بود. کرونا را جدی میگرفتیم اما قصداً فراموش میکردیم تا به کارهای مان میرسیدیم. روحیه قوی بین این گروه تا حدی بود که اندکترین سکتهگی در کارهای روزمره ما به میان نیامد. همه ما به گونه کارهای مان را انجام میدادیم گویا زمان پیش از شیوع ویروس کرونا است. هنگامیکه برای اجرای خبر و برنامهها روی پرده تلویزیون ظاهر میشدیم؛ در آن زما قطعاً ترس کرونا را فراموش میکردیم، اینکار دو پیام داشت: یکی اینکه خانوادههای ما را غیرمستقیم پیام اطمینان برسانیم؛ که ما خوب هستیم و همه چیز درست است. دوم اینکه: میخواستیم برای لحظههای بینندهگان ما را با خود عادی و به دور از ترس و نگرانی داشته باشیم.
پیامهای مخاطبان ما از طریق رسانههای اجتماعی
برخی از کاربران رسانههای اجتماعی جویای احوال ما میشدند؛ سپاسگزار همههستیم. اما برخی از پرسشهای مخاطبان ما جالب بودند: به گونه مثال؛ یکی سوال میکرد، آیا خودت را هم کرونا گرفته؟ وضعیت او همکار تان چطور است؟ شنیدیم که نتیجه آزمایش ویروس کرونا تو هم مثبت شده آیا درست است؟ فلان همکار تان را هم کرونا گرفته؟ پرسشهاییکه بر روان ما تاثیر منفی داشت؛ اما مثل کوه، هر گونه شرایطِ سختِ را تحمل میکردیم. فکر همه ما فقط و فقط سوی کار بود. بعد از ختم روز کاری، خاطرههای گذشته هر یک ما را با هم قصه میکردیم. کرونا را قصداً فراموش میکریدم و توصیههای بهداشتی را عملی میکردیم.
اجرای ویژه برنامه درگذشت زنده یاد مجاهد کاکر
دیگر تاریخ ۱۵ ثور بود، که خبر رسید؛ مجاهد کاکر رییس پیشین طلوعنیوز درگذشت. خبر تکان دهنده بود. همه همکاران در اندوه بزرگ بودند. به مه وظیفه دادهشد تا خبر وفات کاکر صاحب را به ببینندهگان بگویم. ۲۰ دقیقه پیش از خبرهای ساعت ۷ شام به استودیو رفتم و به بینندهگان گفتم: توجه کنید به خبر تازه؛ “مجاهد کاکر از روزنامه نگاران ورزیده و رییس پیشین طلوع نیوز درگذشت” من با کاکر صاحب از نزدیکه ندیده بودم اما کارهایاش خیلی دوست داشتم و به من الگو منحصر به فرد بود. همکاران از خاطرههای که با کاکر صاحب از کار مشترک داشت؛ یاد میکردند و میگفتند: یک انسان بزرگ و مهربان از این دنیا رفت...
بعد از اجرای خبرهای ساعت ۷ شام؛ به مه وظیفه دادهشد که ویژه برنامه درگذشت کاکر صاحب را که از ساعت ۹ تا ۱۰ شب است؛ اجرا کنم. تا که میتوانستم به برنامه امادگی گرفتم و برنامه را اجرا کردم.
همکاران بیمار
در جریان دوه هفته ماموریت شبانه روزِ ما؛ تعدادی از همکاران ما که نشانههای بیماری کووید-۱۹ میداشت به زودترین فرصت آزمایش ویروس کرونا میشدند. همکاران که آزمایش بیماری-کووید ۱۹ میدادند برای مدتِ دو یا سه روز منتظر میشدند تا نتیجه شان معلوم ميشد. این مدت انتظار برای همکارن ما بسیار سخت میگذشت... همکاران که نتیجه آزمایش بیمار کووید-۱۹ شان مثبت میشد همو لحظه کار خود را رها میکرد و به خانههای شان میرفتند تا خود را قرنطین کنند.
لحظه درناک لحظه میبود که کار های شان ناتمام رها میکردند و از ما جدا میشدند تا ویروس به ما انتقال ندهند.
در جریان این دو هفته با همکاران ما که به ویروس کرونا مبتلا شده بودند به تماس میبودیم. به فضل خداوند همه خوب بودند. آنان به ما و ما به آنان روحیه میدادیم.
در اين ميان تعداد از همکاران ما با وجود اينکه دچار به بيماري کوويد-١٩ بودند، از خانه کار ميکردند. گزارشگران از خانه خود شان گزارش تهيه و ميفرست، تهيه کنندهگان مهمانها را به برنامهها تنظيم ميکردند. اين همه بيانگر تعهد همکاران ما به مسلک شان نشان ميداد.
مأموریت موفق
ماموریت این ۱۵ روزه ما ماموریت چالشی و سختی بود. اما ما شانه دادن به یکِ دیگر، ترس و نگرانی را یک طرف گذاشته و با روحیه قوی این ماموریت ما را تکمیل کردیم.
حال لحظه شماری میکنیم به زمانیکه که حال و هوای دفتر ما به زمانِ دوه ماه پیش برگرده و همه یک دیگر را در آغوش گرفته پیروزی مجادله با ویروس کرونا جشن بگیرند. آن فضاء پر از شور و هیچان به دفتر ما برگرده و همه همکارانام را دوباره سر چوکی و میز کار شان سر کار ببینیم. آرزو دارم خدواند آن روز بسیار زود برگرداند. به همین امید!
فواد اکبرزی گرداننده برنامه های سیاسی و خبری طلوع نیوز است.