مکتبها در افغانستان در بهار و تابستان رخصت نیستند، اما از ماه مارچ (حوت) به اینسو، تمام نهادهای آموزشی خصوصی و دولتی در سراسر کشور بسته شدهاند تا از گسترش ویروس کرونا جلوگیری شود.
در پی بستهشدن مرکزهای آموزشی و وضع محدودیتها در افغانستان، نزدیک به ده میلیون کودک از رفتن به مکتبها باز ماندهاند که این یک عقبگرد را در آموزش و پرورش در افغانستان بوجود آوردهاست.
چالش دیگر برای مرکزهای آموزشی خصوصی در افغانستان، پرداخت تنخواه آموزگاران است. هرچند حکومت برای ۱۵۰هزار آموزگار مکتبهای دولتی تنخواه میپردازد، اما آموزگاران مرکزهای آموزشی خصوصی تاکنون از کمکهای دولت بهرهمند نشدهاند.
بهعنوان یک استاد در یک مکتب ابتداییه [خصوصی] در کابل، نبود پشتیبانی حکومت را برای مکتب مان ویران کننده یافتم. در حالیکه در زمان بسته بودن مکتب، ما هیچ پولی را از دانشآموزان نمیگیریم و راه دیگر درآمد نیز نداریم و نیز مجبور استیم تا کرایه ساختمان مکتب و دیگر مصارف را در زمان آن بپردازیم. استادان در مکتب ما هیچ معاشی دریافت نمیکنند.
من در سال ۲۰۱۲یک نهاد آموزشی را در سال ۲۰۱۸یک مکتب ابتداییه را در کابل تأسیس کردم. این کار را ازبهر مفاد انجام ندادم، بلکه هدف من ارائه آموزش با کیفیت و مبارزه با بیسوادی است. ما در مکتب خود همچنان کودکانی برخی از خانوادههای بسیار نادار را نیز شامل میسازیم. اینها کودکانی استند که نمیتوانند در مکتبهای دولتی شامل شوند. ما به کیفیت آموزش افتحار داریم. و در راستای بلند بردن کیفیت همکاری والدین و رهبران جامعه را با خود داریم. بدبختانه، من باید از داشتن این نهاد آموزشی دست بکشم؛ به خاطریکه نمیتوانم از پس هزینههای آن برایم.
در سه ماه پسین که مکتبها بسته بودند، من با مسؤولان دیگر مکتبهای خصوصی در کابل، مزار، هرات و کندهار صحبت کردم. سرنوشت همۀ ما مشترک است و از اینکه مکتبهای مان بهسرعت در حال ازهم پاشیدن استند، نگران استیم. چون در نتیجۀ آن دانشآموزان مان در آموزش و پرورش شان ناکام خواهند شد.
افغانستان از کمکهای جهانی برای کاهش تأثیرات بیماری کوویدنزده بیش از ۱۰۰میلیون دالر را دریافت کردهاست. حکومت در این راستا، از منابع ملی نیز کار گرفتهاست. اما به استادان مکتبهای خصوصی هیچ کمک نکرده و آنان را پشتیانی نکردهاست و ما را کاملاً به دست صاحبان ساختمانهای مان رها کردهاست.
ارایه آموزش از سوی مکتبهای خصوصی تا اندازهیی یک رویداد تازه در کشور است، اما با تأثیرگذاری کلان روی انکشاف اجتماعی-اقتصادی، جایگاۀ مهمی در سکتور ملی پیدا کردهاست.
بسیاری از کودکان افغان، امکانات درس از راه دو را ندارند و این چیزی است که تنها برای کودکان خانوادههای پولدار و با قدرت فراهم است. یک درصدی کلان ما از میان افراد کمتر انکشاف یافته در جهان دستهبندی شدهایم و شاخصهای وحشتناک ناداری را داریم. بربنیاد آمارهای نهادهای مددرسان، حتا پیش از عملی شدن قرنظین، نزدیک به چهار میلیون کودک واجد شرایط رفتن به مکتب، از دسترسی به آموزش و پرورش محروم بودند.
از آنجاییکه بقای نهادهای آموزشی خصوصی در خطر است، ما از رییسجمهور اشرف غنی و معاون نخست او امرالله صالح میخواهیم تا به این مسئله که یک مسئله ملی است، توجه کنند. ما از این رهبران میخواهیم که ما را کمک کنند، استادان نهادهای آموزشی خصوصی را همکاری کنند تا مهمترین مشکل خود را بهزودی کنند.
ما همچنان از نهادهای کمک کننده، سازمان ملل و بانک جهانی میخواهیم که صدای ما را بشنوند و مطمئن سازند که نگرانی ما و صداهای ما در برنامههای کمکی شان در افغانستان انعکاس مییابند.
افغانستان در شرایطی نیست که بار دیگر کودکان در این کشور در تاریکی و نبود آموزش و پرورش بزرگ شوند.
در مکتبهای خصوصی، ما آماده استیم تا به آموزش و پرورش نسل آیندۀ افغانستان توجه کنیم. در حال حاضر، با توجه به اینکه در اثر محدودیتهای قرنطین کوویدنزده سخت آسیب دیدهایم، ما نیاز به کمک از سوی حکومت و کمک کنندهگان داریم تا مکتبهای مان را از بسته شدن دایمی نجات دهیم.
همه میتوانند نوشتههایی که استوار بر واقعیتها است را به طلوعنیوز بفرستند تا در بخش "دیدگاه شما" به نشر برسد.
دیدگاهها در این مقاله از سوی طلوعنیوز تأیید یا شریک ساخته نمیشوند. نویسندهگان مقالهها برای درست بودن معلومات در مقاله شان مسوول استند و اگر معلومات شان نادرست بود، تصحیصی در آن نوشته اضافه خواهد شد.
دیدگاه تان در این باره