Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
Thumbnail

هیچ چیز نمی تواند مانع بهار افغانی شود

پنج سپتمبر تازه از کابل برگشته بودم که برایم گفتند سوشمیتا بنرجی به قتل رسیده است. این واقعه یک بار دیگر، منش قرون وسطایی طالبان را که ایالات متحده جداً در پی دستیابی به "مصالحه" با آن هاست، آشکار کرد.

آن چه من در جریان سفر پنج روزه ام به افغانستان دریافتم آن بود که که افغانستان، کشوری است با فرصت های نامحدود برای توسعه و دموکراسی. پاکستان در سراسر این کشور، دست مایه نفرت و استهزاست و مسافران پاکستان در بازارهای کابل اغلب ترجیح می دهند خود را "هندوستانی" معرفی کنند.

تنها ظرف یک دهه بعد از سقوط طالبان، افغانستان شاهد دگرگونی های قابل توجه سیاسی و اجتماعی بوده است. این کشور یک سیستم سیاسی قوی را توسعه داده است. رسانه ها آزاد و زنده اند. شاهرخ خان و چاینا اکسپرسوی نقدهای جالبی شده اند. در حالی که در زمان طالبان، مکاتب تقریباً بسته و زنان از حق تحصیل و کارمحروم بودند، اکنون ۱۰.۵ میلیون شاگرد در نهادهای تحصیلی درس می خوانند. دانشگاه ها در کابل، ننگرهار، خوست، هرات و بلخ رونق گرفته اند. ۴۸ درصد از تمام داکتران و ۶۰ درصد از معلمان، زن هستند، زنان همچنین در قوه مقننه، ارتش و نیروهای پولیس حضور خوبی دارند.

افغانستان هم اکنون در حال آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری است که قرار است در ماه حمل ۱۳۹۳ برگزار شود. از آن جایی که رئیس جمهور کرزی طبق قانون اساسی اجازه نامزد شدن برای دور سوم ریاست جمهوری را ندارد، رقابت برای کسی که جانشین وی شود، آغاز شده است. رهبران قدرتمند داخلی با کادرهای مسلح همانند عطامحمد نور در مزار شریف و اسماعیل خان در هرات، در نتیجه انتخابات، نقش به سزایی دارند.

کرزی به خاطر در پیش گرفتن شیوه ای در ۱۱ سال ریاست جمهوری اش که در آن نهادهای دموکراتیک افغانستان شکل گرفتند، تکثرگرایی قومی، فرقه ای و مذهبی احترام شدند و نهادهای دولتی و آموزشی توسعه یافتند، قابل ارج است. حتا جوامع بسیار کوچکی مثل سیک و هندو در پارلمان افانستان در حال حاضر نماینده دارند.

تردیدهای بی سابقه ای در افغانستان درباره نقش آینده امریکا بعد از ختم عملیات های نظامی آن ها در دسمبر ۲۰۱۴ وجود دارد. افغان ها درک می کنند که باید یک پیمان امنیتی را با امریکایی ها نهایی سازند- و شش پایگاه هوایی را در اختیار آن ها قرار دهند- اگر می خواهند که کمک های اقتصادی و نظامی امریکا را تضمین کنند. کم از کم ده سال صلح و آرامش نسبی نیاز است تا افغان ها با توسعه قابلیت های زراعتی و معدنی خود بتوانند از لحاظ اقتصادی خودکفا شوند.

آن چه که نگرانی زیادی ایجاد کرده، سیاست امریکا در تجهیز نیروهای مسلح افغانستان با قدرت آتش محدود و عدم اعطای توپخانه، تانک و دیگر تجهیزات نظامی سنگین است. این مساله سبب خشم و ناراحتی شده چرا که قوای مسلح افغانستان که فاقد تجهیزات مناسب است متحمل تلفات زیادی در رویارویی با طالبان تحت حمایت پاکستان شده اند. سیاست های امریکا عموماً همچون ترفندی عمدی برای مجبور کردن افغان ها به"مصالحه" با طالبان و شبکه حقانی تحت حمایت پاکستان پنداشته می شود. حال آن که افغان ها در جستجوی یک رابطه همسایگی خوب با پاکستان اند اگرچه دیدگاه غالب آن است که طرز برخورد پاکستان تغییر نخواهد کرد.

برعکس آن، ستایش و تمایل زیادی برای هند وجود دارد در حالی که ۷۴ درصد از افغان ها در یک نظرخواهی مشخص کردند که هند محترم ترین کشور در افغانستان است. بربنیاد این نظرخواهی، ۹۱ درصد دید "مثبتی" نسبت به پاکستان ندارند و ۵۸ درصد هم بر آن اند که طالبان، بزرگترین خطر برای کشورشان محسوب می شود.

کمک اقتصادی هند و عدم مداخله سیاسی این کشور، نقش حیاتی در به وجود آمدن این احساس داشته است. اگرچه امتناع هند از تجهیز ارتش افغانستان یک موضوع ناراحتی می تواند باشد.

اینک وقت آن رسیده که هند در رویکرد پالیسی های هماهنگ خود با ایالات متحده بازبینی کند و بی سبب نگران واکنش پاکستان به آن ها نباشد. دهلی نو باید بزدلی خود را نسبت به روابط با افغانستان به کناری نهد.

نخست وزیر من موهان سینگ، باید به شکل شخصی موافقت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را برای انتقال تجیهزات نظامی ساخت شوروی سابق مانند تانک های تی ۶۲ و تی ۵۵ و جنگنده های میگ ۲۱/۲۳ که هند در اختیار دارد، به افغانستان جلب کند. تعجب آور است وقتی که هند تفنگ ها و خمپاره اندازهای ۱۲۰ میلی متری را به میانمار می دهد، هر عذر ممکن را می آورد تا از انجام همین کار به افغانستان خودداری کند.

انتقال تسلحیات باید با گفتگوهای سه جانبه هند، روسیه و افغانستان روی مسایل امنیتی، تکمیل شود. همچنین نیاز به گفتگو با ایران و فعال کردن گفتگوها میان هند، ایران و افغانستان روی توسعه بندر چابهار و ارتباطات جاده ای بین ایران و افغانستان است.

دیدار هندی ها از افغانستان امکان پذیر نیست اما باید به نقش عالی دیپلومات هایمان که در پشت موانع و تحت پوشش امنیتی سنگین زندگی می کنند افتخار کرد.

ضرور است تا ستایش ویژه ای از سفیرانمان ویویک کاتیو، سود، جایانت پرساد، گاتم موکوپدهائی، امر سینها- و همکاران دیپلوماتیک شان، پرسونل نظامی و پولیس سرحدی هند و تبت به عمل آید. به همین سان کار انجام شده توسط دیپلومات هایمان در مناطق پرچالشی مثل قندهار، جلال آباد، هرات و مزارشریف مستحق ستایش فراوان است و همین طور انجینران، داکتران و کارگران بخش ساخت و ساز هندی که برای کشورشان در افغانستان، افتخار می آفرینند.

آن ها زندگی بی تجملی را دور از خانواده هایشان به پیش می برند، و در صورت تهدیدهای تروریستی با شجاعت به سربازی می پردازند. فروتنی آن ها باید انگیزه ای برای دیگران شود تا به کوشش هایی بپیوندند که محیط ماحول ما را از تازیانه های تروریستان تمویل شده از پاکستان، پاک کنند.

(نویسنده، مأمور عالی رتبه سابق هند در پاکستان است)

هیچ چیز نمی تواند مانع بهار افغانی شود

پنج سپتمبر تازه از کابل برگشته بودم که برایم گفتند سوشمیتا بنرجی به قتل رسیده است. این واقعه یک با

Thumbnail

پنج سپتمبر تازه از کابل برگشته بودم که برایم گفتند سوشمیتا بنرجی به قتل رسیده است. این واقعه یک بار دیگر، منش قرون وسطایی طالبان را که ایالات متحده جداً در پی دستیابی به "مصالحه" با آن هاست، آشکار کرد.

آن چه من در جریان سفر پنج روزه ام به افغانستان دریافتم آن بود که که افغانستان، کشوری است با فرصت های نامحدود برای توسعه و دموکراسی. پاکستان در سراسر این کشور، دست مایه نفرت و استهزاست و مسافران پاکستان در بازارهای کابل اغلب ترجیح می دهند خود را "هندوستانی" معرفی کنند.

تنها ظرف یک دهه بعد از سقوط طالبان، افغانستان شاهد دگرگونی های قابل توجه سیاسی و اجتماعی بوده است. این کشور یک سیستم سیاسی قوی را توسعه داده است. رسانه ها آزاد و زنده اند. شاهرخ خان و چاینا اکسپرسوی نقدهای جالبی شده اند. در حالی که در زمان طالبان، مکاتب تقریباً بسته و زنان از حق تحصیل و کارمحروم بودند، اکنون ۱۰.۵ میلیون شاگرد در نهادهای تحصیلی درس می خوانند. دانشگاه ها در کابل، ننگرهار، خوست، هرات و بلخ رونق گرفته اند. ۴۸ درصد از تمام داکتران و ۶۰ درصد از معلمان، زن هستند، زنان همچنین در قوه مقننه، ارتش و نیروهای پولیس حضور خوبی دارند.

افغانستان هم اکنون در حال آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری است که قرار است در ماه حمل ۱۳۹۳ برگزار شود. از آن جایی که رئیس جمهور کرزی طبق قانون اساسی اجازه نامزد شدن برای دور سوم ریاست جمهوری را ندارد، رقابت برای کسی که جانشین وی شود، آغاز شده است. رهبران قدرتمند داخلی با کادرهای مسلح همانند عطامحمد نور در مزار شریف و اسماعیل خان در هرات، در نتیجه انتخابات، نقش به سزایی دارند.

کرزی به خاطر در پیش گرفتن شیوه ای در ۱۱ سال ریاست جمهوری اش که در آن نهادهای دموکراتیک افغانستان شکل گرفتند، تکثرگرایی قومی، فرقه ای و مذهبی احترام شدند و نهادهای دولتی و آموزشی توسعه یافتند، قابل ارج است. حتا جوامع بسیار کوچکی مثل سیک و هندو در پارلمان افانستان در حال حاضر نماینده دارند.

تردیدهای بی سابقه ای در افغانستان درباره نقش آینده امریکا بعد از ختم عملیات های نظامی آن ها در دسمبر ۲۰۱۴ وجود دارد. افغان ها درک می کنند که باید یک پیمان امنیتی را با امریکایی ها نهایی سازند- و شش پایگاه هوایی را در اختیار آن ها قرار دهند- اگر می خواهند که کمک های اقتصادی و نظامی امریکا را تضمین کنند. کم از کم ده سال صلح و آرامش نسبی نیاز است تا افغان ها با توسعه قابلیت های زراعتی و معدنی خود بتوانند از لحاظ اقتصادی خودکفا شوند.

آن چه که نگرانی زیادی ایجاد کرده، سیاست امریکا در تجهیز نیروهای مسلح افغانستان با قدرت آتش محدود و عدم اعطای توپخانه، تانک و دیگر تجهیزات نظامی سنگین است. این مساله سبب خشم و ناراحتی شده چرا که قوای مسلح افغانستان که فاقد تجهیزات مناسب است متحمل تلفات زیادی در رویارویی با طالبان تحت حمایت پاکستان شده اند. سیاست های امریکا عموماً همچون ترفندی عمدی برای مجبور کردن افغان ها به"مصالحه" با طالبان و شبکه حقانی تحت حمایت پاکستان پنداشته می شود. حال آن که افغان ها در جستجوی یک رابطه همسایگی خوب با پاکستان اند اگرچه دیدگاه غالب آن است که طرز برخورد پاکستان تغییر نخواهد کرد.

برعکس آن، ستایش و تمایل زیادی برای هند وجود دارد در حالی که ۷۴ درصد از افغان ها در یک نظرخواهی مشخص کردند که هند محترم ترین کشور در افغانستان است. بربنیاد این نظرخواهی، ۹۱ درصد دید "مثبتی" نسبت به پاکستان ندارند و ۵۸ درصد هم بر آن اند که طالبان، بزرگترین خطر برای کشورشان محسوب می شود.

کمک اقتصادی هند و عدم مداخله سیاسی این کشور، نقش حیاتی در به وجود آمدن این احساس داشته است. اگرچه امتناع هند از تجهیز ارتش افغانستان یک موضوع ناراحتی می تواند باشد.

اینک وقت آن رسیده که هند در رویکرد پالیسی های هماهنگ خود با ایالات متحده بازبینی کند و بی سبب نگران واکنش پاکستان به آن ها نباشد. دهلی نو باید بزدلی خود را نسبت به روابط با افغانستان به کناری نهد.

نخست وزیر من موهان سینگ، باید به شکل شخصی موافقت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را برای انتقال تجیهزات نظامی ساخت شوروی سابق مانند تانک های تی ۶۲ و تی ۵۵ و جنگنده های میگ ۲۱/۲۳ که هند در اختیار دارد، به افغانستان جلب کند. تعجب آور است وقتی که هند تفنگ ها و خمپاره اندازهای ۱۲۰ میلی متری را به میانمار می دهد، هر عذر ممکن را می آورد تا از انجام همین کار به افغانستان خودداری کند.

انتقال تسلحیات باید با گفتگوهای سه جانبه هند، روسیه و افغانستان روی مسایل امنیتی، تکمیل شود. همچنین نیاز به گفتگو با ایران و فعال کردن گفتگوها میان هند، ایران و افغانستان روی توسعه بندر چابهار و ارتباطات جاده ای بین ایران و افغانستان است.

دیدار هندی ها از افغانستان امکان پذیر نیست اما باید به نقش عالی دیپلومات هایمان که در پشت موانع و تحت پوشش امنیتی سنگین زندگی می کنند افتخار کرد.

ضرور است تا ستایش ویژه ای از سفیرانمان ویویک کاتیو، سود، جایانت پرساد، گاتم موکوپدهائی، امر سینها- و همکاران دیپلوماتیک شان، پرسونل نظامی و پولیس سرحدی هند و تبت به عمل آید. به همین سان کار انجام شده توسط دیپلومات هایمان در مناطق پرچالشی مثل قندهار، جلال آباد، هرات و مزارشریف مستحق ستایش فراوان است و همین طور انجینران، داکتران و کارگران بخش ساخت و ساز هندی که برای کشورشان در افغانستان، افتخار می آفرینند.

آن ها زندگی بی تجملی را دور از خانواده هایشان به پیش می برند، و در صورت تهدیدهای تروریستی با شجاعت به سربازی می پردازند. فروتنی آن ها باید انگیزه ای برای دیگران شود تا به کوشش هایی بپیوندند که محیط ماحول ما را از تازیانه های تروریستان تمویل شده از پاکستان، پاک کنند.

(نویسنده، مأمور عالی رتبه سابق هند در پاکستان است)

هم‌رسانی کنید

دیدگاه تان در این باره