همانطور که فرخنده برای زندگی خود التماس میکرد، مرگ نادرست او ساعتها را در برگرفت. فرخنده ۲۷ ساله از صدها مرد و زن که قصد تنبیه او را داشتند، التماس میکرد و درخواست وی با بیرحمی برآورده نشد، آنان با اشیاء مختلف مانند تخته، سنگ و چوب و پس از ضرب و شتم بیرحمانه و وحشیانه به دست دهها تن از مردان در بیرون یک مسجد در قلب پایتخت افغانستان هفتهی گذشته توسط جمعیت به خیابان کشیده شد و درحالی که احتمالا زنده بود از یک پل پرتاب شد و به آتش کشیده شد. مهاجمان، بقایای سوخته وی را در بستر خشک دریا کابل؛ ترک کردند.
دهها تن از تماشاگران که بزدلانه تماشا میکردند؛ این رویداد ناگوار را مشتاقانه ثبت کردند و بلافاصله آن را در رسانههای اجتماعی در دسترس قرار دادند. بها دربارهی تصویرشان لاف میزدند؛ شماری انگشت شمار مردم تلاش داشتند که از فرخنده حمایت کنند، اما ناکام ماندند.
به گفتهی رئیس جمهور اشرف غنی این "حملهی فجیع" و قضیه فرخنده بررسی میشود، یک وضعیت سرنوشت ساز است. بسیاری ها در سراسر جهان شجاعانه خواستار عدالت برای فرخنده شدند، اما بسیاری کمی از آنها دربارهی مسائل حقوقی خاص آن صحبت کردیم.
بیایید بررسی کنیم. این یک حقیقت مسلم است که فرخنده به قتل رسیده است. این هم به همان اندازه مسلم است که بسیاری از شاهدان این حملۀ فجیع، کاری نکردند که این را متوقف کنند. آنها هم باید مسئول گرفته شوند به خاطر عمل ناکامشان.
چگونه این قضیه تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت؛ تا به جهان نشان دهد که افغانستان تغییر کرده است و چه منافع و تغییراتی میراث دار سرمایه گذاری میلیاردها دالر پس از مداخلهی بینالمللی در ۱۳ سالی است که قرار است امسال پایان یابد.
پس از سفر مفید غنی به کاخ سفید، رئیس جمهور اوباما اعلام کرد که حضور ۹هزارو ۸۰۰ سرباز را در افغانستان حفظ خواهد کرد و رئیس جمهور غنی به تاریخ ۲۵ مارچ ۲۰۱۵ میلادی در میان کف زدن صادقانه در کانگرس تعهد سپرد که کار بالای حقوق زن، تحول نظام حقوقی و شکست دادن تروریزم انجام شود. در حال حاضر چیزی که به آزمایش گذاشته میشود این است که چگونه قتل فرخنده از سوی نظام حقوقی افغانستان پیش برده خواهد شد.
این بیش از یک مسئلهی پولیس، موضوعی مردمی است و یک مشکل اجتماعی و جهانی است که چگونه مردم محروم به پیشتیبانی سکوت بی اثرشان به تکرار تخریب کارانۀ شان ادامه میدهند و مرگ بیش از نیمی از زنان افغانستان که به طور متداوم بی سابقه باقی مانده، قربانی و خاموش شدند.
با مجازات کسانی که تماشاچیان غیر فعال بودند، افغانستان میتواند یک دوندهی رو به جلو باشد از مسئولیتهایی که ما به یکدیگر داریم و میتواند آن را یک نمونۀ جهانی شود. این میتواند مثالی باشد که نشان دهد چگونه مردم هوشیار باشند. کار تحت پوشش پولیس جامعه دارای یک وظیفه اخلاقی و قانونی مثبت برای جلوگیری از چنین حملات وحشی در آینده است.
واقعیت این است که صدها تن از مردم بزدلانه تماشا میکردند که فرخنده را به طرز وحشیانهای به قتل رساندند. در حقیقت واقعیت این است که این یک مشکل جهانی است و در آنجا تماشاگران گناهکار گرفته نمیشوند به خاطر بی حرکتی شان.
قانون افغانها، کنوانسیون بینالمللی که افغانستان امضا کنندهی آن است و همچنین نجات مشترک انسانها مستلزم آن است که هم کسانی که در قتل فرخنده شرکت کردند، مجازات شوند و هم کسانی که ایستاد بودند و تماشا میکردند.
براساس قانون مجازات افغانستان و مادۀ ۳۵۴، یک فرد دارای یک وظیفه قانونی است که تا کسی که قربانی است، ماننده فرخنده که بسیار آشکارا است و مجازات کیفری اجباری شد را نجات دهد.
مجازات تماشاچیان یک کلید است، یک کلید برای افغانستان، کلیدی مهم برای یک مثال سازی در شرق میانه و کلیدی برای جهان. بر بنیاد گزارش آکساف در سال ۲۰۱۲ میلادی، افغانستان کشوری است که ۸۷ درصد از زنان قربانی نوع از خشونت فیزیکی، جنسی، روانی، ازداوجهای اجباری در تمام عمر هستند. مجازات عاملان و تماشاچیان یک پیام اجتماعی خواهد داشت تا هر افغان پاسخگوی حفاظت از زنان افغان است.
این بسیار حیاتی است که دولت افغانستان دوباره تأکید کند که آنها مسئولیت خاصی برای حفاظت شهروندان در جامعه دارد. اجازه دادن به جامعه به چشم پوشی از تعهد، تنها ترویج هرج و مرج، اختلاف و استمرار از خشونت بیشتر خواهد شد.
این بسیار ضروری است که دولت افراد مسئول را مجازات کند نه تنها کسانی را که فرخنده را به کام مرگ کشاندند، بلکه کسانی را که هیچ کاری انجام نداند و این باعث خواهد شد که در آینده کسی از ارائه همکاری در دفاع از زن امتناع نورزد.
این مهم است که دولت تازۀ افغانستان از آن چیزی که بالای فرخنده آمد، نگذرد و از فعالیت و فرهنگ عمیقأ ریشه دار زن ستیزی که بر بافت اجتماعی افغانستان نفود کرده است، حمایت نکند.
پس از اینکه در افغانستان میلیاردها دالر سرمایهگذاری شد و هزران تن جان باختند، این کشور باید تصمیم بگیرد که کیست؟
میلیونها باشندۀ افغان مانند فرخنده شایسته یک کشوری هستند که به حقوقشان احترام گذاشته شود و از آنان حافظت کند و کسانی را که برآنها حمله میکنند و بزدلانی که در دفاع از آنها هیچ چیزی انجام نمیدهند.
این یک وضعیت سرنوشت ساز برای افغانستان است. در سال ۲۰۰۵ میلادی اشرف غنی وزیر مالیه و رئیس جمهور فعلی بسیار تیزبین بود و میگوید که "حال ما باید در فکر جهان واقعی باشیم، جهانی که در آنجا حقوق، مسئولیت پذیری و پاسخگویی دامنه دارد."
چگونه میراث فرخنده وضعیت سرنوشت ساز افغانستان را تهدید میکند. افغانستان، آیا مثل شهروندان خود عقب مینشیند و تماشاگر کشته شدن بی رحمانۀ زنان خود میباشد؟ ویا گامی بر میدارد به سوی پاسخگویی و مسئولیتپذیری با مجازات کردن آنانی که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم در این عمل دخیل بودند.
دیدگاه تان در این باره