Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
Thumbnail

روایتی کودک قربانی از جنگ چیست؟

مسؤولان پرورشگاۀ "محبوبه مادر" در کابل می‌گویند کودکی را به این پرورشگاه آورده‌اند که پدر و مادرش در جنگ‌ها در ولایت کندز، کشته شده‌اند.

سمیر در حالی که نمی‌داند چند ساله است، از جنگ قصه‎‌های دردناکی دارد.

این کودک که به ‎علت نداشتن سرپرست، از ولایت کندز به کابل آمده‌است، حدود سه ماه شب‌و روز را در جاده‌ها در میان بوری‌ها، سپری می‌کرد.

ظاهراً او وضع روانی خوبی ندارد؛ اما می‌گوید که چند سال پیش، پدرش در یک حملۀ طالبان کشته شد و مادرش هنگامی جان باخت که یک موشک به خانۀ شان برخورد کرد و خانۀ شان را نیز ویران ساخت.

سمیر می‌گوید: "قالین‌های ما آتش گرفت، میزهای ما آتش گرفت و خانۀ ما آتش گرفت. من این سو (کابل) آمدم. اینجا کار و غریبی می‌کنم."

او افزود: "آرامی شود، درس بخوانم و در آینده، انجنیر، مدیر یا داکتر شوم."

مسؤولان پرورشگاه می‎گویند که پیامدهای جنگ به اندازه‌یی به این کودک صدمه زده‌اند که اوضاع روانی او نگران کننده‌است.

خالد ملک‎زاده، مسؤول پرورشگاۀ محبوبه مادر دربارۀ این کودک می‌گوید: "صدها کودک بی سرپرست فعلاً جوان شده و بزرگ شده‌اند با یک آیندۀ نا روشن و یکی از علت‌های اصلی‌اش، جنگ داخلی است میان گروهای درگیری در افغانستان."

اما اکنون، سمیر بستری گرم برای خوابیدن و نانی برای خوردن دارد. او یک هفته می‌شود قلم و کاغذ به‌دست گرفته‌است و درس ‌می‌خواند.

او می‌گوید که از جنگ خسته شده‌است و دیگر نمی‌خواهد به گذشته، برگردد.

عبید جاهد، آموزگار پرورشگاۀ محبوبه مادر دربارۀ این کودک می‌گوید: "بیشتر یکی گوشه نشین است. در انزوا است و یکی زیادتر چون در کوچه رفته و پرخاش کرده همرای بچه‌ها، زود عصبانی می‌شود و جنگ می‌کند."

مسؤولان پرورشگاۀ محبوبه مادر می‌گویند که در این پرورشگاه در حدود ۳۰۰ کودک مصروف آموزش و پرورش استند.

به‌گفتۀ مسؤولان این پرورشگاه، بیشتر آنان کودکان قربانی جنگ استند.

روایتی کودک قربانی از جنگ چیست؟

سمیر در حالی که نمی‌داند چند ساله است، از جنگ قصه‎‌های دردناکی دارد و می‌گوید که پدر و مادرش در ولایت کندز قربانی جنگ شده‌اند.

Thumbnail

مسؤولان پرورشگاۀ "محبوبه مادر" در کابل می‌گویند کودکی را به این پرورشگاه آورده‌اند که پدر و مادرش در جنگ‌ها در ولایت کندز، کشته شده‌اند.

سمیر در حالی که نمی‌داند چند ساله است، از جنگ قصه‎‌های دردناکی دارد.

این کودک که به ‎علت نداشتن سرپرست، از ولایت کندز به کابل آمده‌است، حدود سه ماه شب‌و روز را در جاده‌ها در میان بوری‌ها، سپری می‌کرد.

ظاهراً او وضع روانی خوبی ندارد؛ اما می‌گوید که چند سال پیش، پدرش در یک حملۀ طالبان کشته شد و مادرش هنگامی جان باخت که یک موشک به خانۀ شان برخورد کرد و خانۀ شان را نیز ویران ساخت.

سمیر می‌گوید: "قالین‌های ما آتش گرفت، میزهای ما آتش گرفت و خانۀ ما آتش گرفت. من این سو (کابل) آمدم. اینجا کار و غریبی می‌کنم."

او افزود: "آرامی شود، درس بخوانم و در آینده، انجنیر، مدیر یا داکتر شوم."

مسؤولان پرورشگاه می‎گویند که پیامدهای جنگ به اندازه‌یی به این کودک صدمه زده‌اند که اوضاع روانی او نگران کننده‌است.

خالد ملک‎زاده، مسؤول پرورشگاۀ محبوبه مادر دربارۀ این کودک می‌گوید: "صدها کودک بی سرپرست فعلاً جوان شده و بزرگ شده‌اند با یک آیندۀ نا روشن و یکی از علت‌های اصلی‌اش، جنگ داخلی است میان گروهای درگیری در افغانستان."

اما اکنون، سمیر بستری گرم برای خوابیدن و نانی برای خوردن دارد. او یک هفته می‌شود قلم و کاغذ به‌دست گرفته‌است و درس ‌می‌خواند.

او می‌گوید که از جنگ خسته شده‌است و دیگر نمی‌خواهد به گذشته، برگردد.

عبید جاهد، آموزگار پرورشگاۀ محبوبه مادر دربارۀ این کودک می‌گوید: "بیشتر یکی گوشه نشین است. در انزوا است و یکی زیادتر چون در کوچه رفته و پرخاش کرده همرای بچه‌ها، زود عصبانی می‌شود و جنگ می‌کند."

مسؤولان پرورشگاۀ محبوبه مادر می‌گویند که در این پرورشگاه در حدود ۳۰۰ کودک مصروف آموزش و پرورش استند.

به‌گفتۀ مسؤولان این پرورشگاه، بیشتر آنان کودکان قربانی جنگ استند.

هم‌رسانی کنید

دیدگاه تان در این باره