شماری از خانوادههای بیجاشده در کابل میگویند که فقر و ناداری آنان را از خوشیهای عید محروم ساخته است. آنان از امارت اسلامی و نهادهای دیگر مدد رسان میخواهند که برای شان کمک کنند.
صاحب خان سی و پنج ساله بیش از سه سال همچون آموزگار در کورسهای سوادآموزی تدریس کرده است و از یک سال بدینسو وظیفهاش را از دست داده است، او که پدر شش فرزند است میگوید از بهر فقر و تنگدستی چند ماه پیش ناگذیر شده بود تا دختر سه سالهاش را بفروشد.
صاحب خان، بیجاشده گفت: «دیروز عید ما بود، ما اصلا خوشحالی را احساس نکردیم نه اقارب ما آمدند نه دوست و نه برای اطفال میوه خشک نه هم لباس نو گرفتیم.»
زرمینه، دختر صاحبخان گفت: «مکتب نمیروم، نان نداریم خانه خاله را پاک میکنم تا برایم نان بدهند و بر میگردم خانه.»
خانوادههای که از ولایتهای هلمند و کندهار استند، بیجاشده اند میگویند که عید آنان روزی است که لقمه نانی در سفرههای شان داشته باشند.
طاووس خان، بیجاشده گفت: «با هزاران مردم کمک میکنند ولی با مهاجرین، فقیر، یتیم، بیوهزنان هیچکس توجه نکرده لطفا به اینها توجه و کمک کنید.»
علی، بیجاشده گفت: «گشنه و تشنه هستیم نان و آب نیست، تمام مردم قربانی کردند ولی ما لباس و بوت ما کهنه است.»
این بیجاشدهگان که از ده سال بدینسو در گوشهیی از کابل شب و روز شان را با امکانات اندک سپری میکنند، از نهادهای مددرسان جهانی و تاجران میخواهند که برای شان کمک کند.
دیدگاه تان در این باره