Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
تصویر بندانگشتی

از پناه‌جویی تا چوپانی؛ نوجوان هلمندی در سویدن چوپانی می‌کند

یک پناه‌جوی نوجوان افغان که از ولایت هلمند به سویدن آمده است، در این کشور شغل چوپانی را اختیار کرده است. 

حنیف محمدی، پناه‌جوی هفده ساله هلمندی می‌گوید که پدر و مادرش را در جنگ‌های هلمند از دست داده است و خودش به تنهایی به سویدن آمده است. 

حنیف دو سال است که در کشور سویدن به سر می‌برد. حنیف می‌گوید وی به سویدن آمده است تا یک زنده‌گی مرفه داشته باشد، اما تاهنوز سرنوشت‌اش روشن نشده است.

حنیف گفت: «هر روز بچه‌ها را اخراج می‌کنند، من هم نگران استم که یک روز مرا اخراج کنند.»

این پناه‌جوی افغان در یکی از تیم‌های مهم فتبال استاکهلم نیز بازی می‌کند. 

حنیف می‌گوید که چوپانی را دوست دارد چون در افغانستان نیز پس از مکتب، چوپانی می‌کرد. 

وی در مدت دو سال زبان سویدنی را هم خوب یاد گرفته است و بسیار روان صحبت می‌کند. 

حنیف گفت: «من مکتب می‌روم و پس از مکتب کار می‌کنم. چوپانی یک کار است، هیچ عیبی ندارد.»

کریستین، صاحب فارم دامداری، گفت: «وی برای ما بسیار خوب کارکرده است. وظیفه عالی را انجام میدهد. او می‌داند که چگونه از عهده چراندن بزها برآید و مسوولیت مراقبت از آن‌ها را بدوش بگیرد.»

از پناه‌جویی تا چوپانی؛ نوجوان هلمندی در سویدن چوپانی می‌کند

یک پناه‌جوی افغان که دو سال پیش از هلمند به سویدن آمده است شغل چوپانی را اختیار کرده است و هم‌زمان در یک تیم فتبال در استاکهلم بازی می‌کند.

تصویر بندانگشتی

یک پناه‌جوی نوجوان افغان که از ولایت هلمند به سویدن آمده است، در این کشور شغل چوپانی را اختیار کرده است. 

حنیف محمدی، پناه‌جوی هفده ساله هلمندی می‌گوید که پدر و مادرش را در جنگ‌های هلمند از دست داده است و خودش به تنهایی به سویدن آمده است. 

حنیف دو سال است که در کشور سویدن به سر می‌برد. حنیف می‌گوید وی به سویدن آمده است تا یک زنده‌گی مرفه داشته باشد، اما تاهنوز سرنوشت‌اش روشن نشده است.

حنیف گفت: «هر روز بچه‌ها را اخراج می‌کنند، من هم نگران استم که یک روز مرا اخراج کنند.»

این پناه‌جوی افغان در یکی از تیم‌های مهم فتبال استاکهلم نیز بازی می‌کند. 

حنیف می‌گوید که چوپانی را دوست دارد چون در افغانستان نیز پس از مکتب، چوپانی می‌کرد. 

وی در مدت دو سال زبان سویدنی را هم خوب یاد گرفته است و بسیار روان صحبت می‌کند. 

حنیف گفت: «من مکتب می‌روم و پس از مکتب کار می‌کنم. چوپانی یک کار است، هیچ عیبی ندارد.»

کریستین، صاحب فارم دامداری، گفت: «وی برای ما بسیار خوب کارکرده است. وظیفه عالی را انجام میدهد. او می‌داند که چگونه از عهده چراندن بزها برآید و مسوولیت مراقبت از آن‌ها را بدوش بگیرد.»

هم‌رسانی کنید