از آنجاییکه افغانستان در طول چند دهه اخیر در آتش جنگ میسوزد من بهعنوان یک عضو خانواده اولین رئیس جمهوری افغانستان، شهید سردار محمد داود خان، میخواهم از فرصت تاریخی بدست آمده صلح در کشور، از تجارب گذشته و چشم دید خود سخن چند بخدمت هموطنان عزیزم تحریر بدارم.
پدر کلانم مرحوم محمد نعیم خان و برادرش مرحوم محمد داود خان اولین رئیس جمهور افغانستان، همراه با ۱۶ عضو خانواده ام ۴۲ سال قبل در یک کودتای خونین کمونیستی به شهادت رسیدند؛ زنان و کودکان (یک طفل ۱۸ ماهه) نیز شامل کشته شدگان بودند.
این کودتاه در وحشیانه بودنش نظیر نداشت و نشانگر آغاز جنگ غم انگیز بود که از آن زمان گریبانگیر مردم افغانستان شده است. هر لحظه جنگ بوده و نسل ها یکی بعد دیگر در دنیا آمده و زندگی را فقط در جنگ بسر برده اند. میلیون ها نفر کشته، معلول، یتیم، بیوه و یا هم پناهنده در دیار بیگانه شده اند و افغانستان در اثر این جنگ خونین ویران و غرق در خون گردید.
این حوادث باید ختم یابد. امروز دریچه فرصت کوچک اما ملموسی برای پایان دادن بیش از چهار دهه جنگ و رسیدن به یک صلح پایدار وجود دارد. زندگی در صلح نظر به منشور ملل متحد و حقوق بشر یک حق انکار نا پذیر و مسلم جهانی میباشد و پس از چهار دهه جنگ و ویرانی مردم من نیز حق این را دارند که در صلح زندگی کنند.
من به عنوان یک شهروند عادی این کشور، یک وطن دوست متدین، عضو مسؤل جامعه، حامی میراث پدران و گذشته گان صدای خود را در این راستا بلند میکنم.
من برای تمام افغان ها که در چهار دهه گذشته رنج کشیده اند خاطرنشان میسازم که فداکاری های شما بی فایده نخواهد ماند و عاقبت بخیر و امیدوار کننده ای در راه است. ضررهای ما غیر قابل تصور بوده،اما بیش از هر زمان دیگری دلیل برای پایان دادن به بربریت چهار دهه گذشته داریم و باید امیدوار باشیم که صلح ممکن است و این حق ماست.
خواست من از دولت، طالبان و تمام رهبران سیاسی این است که از این فرصت نهایت استفاده نموده و خواست مردم افغانستان را در اولویت قرار دهند. ما مدیون مردم خویش استیم که بار ها در تاریخ ثابت نموده اند که هیچ قوت خارجی نمیتواند اراده خود را بالای مردم افغانستان تحمیل نمایند. در نهایت ما به عنوان یک ملت واحد مسؤلیت ساختن آینده خود را مشترکاً به عهده داریم. همه سران و رهبران افغانستان مرتکب اشتباهاتی شده اند اما زمان آن فرا رسیده که شجاعت نشان داده، یکدیگر را ببخشیم و برای آبادی و اعتلای وطن متحدآ به پیش برویم. برای جنگهای یاد شده ما هزینه های هنگفتئ پرداخته ایم و هنوز می پردازیم، در حالیکه باید بدانیم تنها راه آشتی و صلح پایدار باز نمودن قلب و آغوش به روی یکدیگر است.
ما افغانها در مهمان نوازی شهرت داریم. به شرکای بین المللی خود میخواهم یادآور شویم که ما قربانی های شما را فراموش نخواهیم کرد و این را نیز به یاد داریم که در وقت ضرورت کی ها و چطور با ما همکاری نموده اند. من از شما میخواهم که تا اخیر ایستادگی نموده و افغانستان را از یاد نبرید که امید ها و رویاهای نسل جدید و با استعداد را که دارای اشتیاق و عزم راسخ برای ساختن افغانستان استند را ناامید نسازید. شمعی امید را که در قلب این ملت روشن شده است را نباید هیچ وقت کمرنگ و خاموش نماید.
خواست من از همسایگان و کشور های منطقه که در چهار دهه اخیر نقش مستقیم و یا غیر مستقیم داشته اند، اینست که یک دیدگاه با وقار وعزتمند را در راه بیندازند.
جنگ، میلیون ها زندگی و تریلیون ها دالر هزینه را در بر دارد در حالیکه آسیا به عنوان یک قاره در حال ظهور و یک پایگاه اقتصادی بوده که از نظر ژئوپولیتیک افغانستان که فعلاً غرق در خون است قلب این قاره را تشکیل داده است. چنانچه شاعر بزرگ علامه اقبال مینویسد:
آسیا یک پیکر آب و گل است
ملت افغان در آن پیکر دل است
از فساد او فساد آسیا
در گشاد او گشاد آسیا
من خودم را واقعاً خوشبخت میدانم که در یک دوره طلایی صلح و ثبات که سلطنت پدرکلان مادری ام مرحوم محمد ظاهر شاه بود تولد شده ام و اعتقاد کامل دارم که میتوانیم همه متحدآ دوباره به همان مرحله برسیم چراکه ما قیمت هنگفتی را تا به حال پرداخت نموده ایم. افغانها در مقابل همه مظالم از صبر و حوصله کار گرفته اند. اما امروز باید از شکیبایی هرچی بیشتر برای ایجاد صلح و ثبات در سرزمین خود کوشش نهای نموده تا این جنگ خونین را با استفاده از صلح متداوم پایان بخشیم. صلح باید بیاید و من امیدوار به یک آتش بس سر تا سری و ختم جنگ خونین در کشورم هستم.