Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
Thumbnail

افغانستان و چین چگونه پیش می‌روند؟

پس از خروج شتاب‌زده نیروهای امریکایی، حکومت سرپرست افغانستان گام‌های فعالانه‌ در بخش دیپلماسی برداشته است. با آن‌که این حکومت با چالش‌هایی در زمینه به رسمیت شناخته شدن از سوی جهان روبه‌رو است، اما برخی کشورها سفیران خود را به کابل فرستاده‌اند که چین یکی از این کشورهاست.

چشم‌انداز روابط افغانستان و چین در آینده نزدیک چیست؟ یکی از تحلیل‌های مختصر این است که چین بر حفظ اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها تاکید کرده است. من فکر می‌کنم این امر بسیار مهم است.

حکومت سرپرست به تازگی اداره‌ای را در کشور مستحکم کرده؛ اما هم‌چنان زیر فشارهای ژئوپلیتیک از سوی برخی کشورهای غربی قرار دارد. با توجه به اصل عدم مداخله، فکر می‌کنم مقام‌ها و مردم افغانستان برای تعامل با چین احساس امنیت می‌کنند و راحت هستند. این می‌تواند زمینه روانی برای تعاملات بیشتر  را فراهم کند. بیش از ده سال از راه‌اندازی ابتکار "یک کمربند یک جاده" توسط چین می‌گذرد. این استراتژی بزرگ ژئو‌اکونومیک نسخه عمیق‌تری از اصلاحات برای چین است.

دولت بی‌جینگ این استراتژی را به عنوان یک طرح بزرگ برای توسعه اقتصادی بیشتر چین می‌داند. تمرکز جغرافیایی ابتکار یک کمبربند یک جاده بر اوراسیاست، به‌گونه‌ای که افغانستان می‌تواند به‌عنوان یک نقطه اتصال و گذرگاه فوق‌العاده برای این ابتکار چین در منطقه عمل کند. من فکر می‌کنم افغانستان می‌تواند سرمایه‌گذاری و همکاری بیشتری را از چین در پروژه‌های مرتبط با اتصال مانند پروژه‌های زیرساختی و ارتباطات بدست آورد. منافع به‌دست‌آمده متقابل و دوطرفه است.

توسعه اقتصادی هم‌چنان نیازمند برخی موارد نرم‌افزاری مانند نیروی انسانی، قوانین و انواع سیستم‌ها است و به نظر من، تجربه چین به‌عنوان یک مرجع برای افغانستان ارزشمند است. چین در قرن گذشته با تلاش‌های خود بدون کمک اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده از هیچ به شکوفایی تدریجی تبدیل شد. من اطمینان دارم که مردم افغانستان نیز می‌توانند با پشتکار و شجاعت به همین روش موفق شوند.

جدا از اقتصاد، امنیت و ژئوپلیتیک نیز ممکن است بر روابط بین دو کشور تأثیر بگذارد. چندین موضوع وجود دارد؛ نخست، امنیت کارمندان. کشته شدن مهندسان چینی در این اواخر در پاکستان، مقام‌های چینی را نگران کرده است. دوم، بی‌جینگ به شدت نگران ثبات در منطقه خودمختار سین‌کیانگ اویغور است. کابل باید با استفاده از اطلاعات و سایر روش‌ها وضعیت را زیر نظر داشته باشد. من باور دارم که هیچ‌کس نمی‌تواند امنیت کامل را تضمین کند، با این حال، اگر حکومت سرپرست اقدامات پیش‌گیرانه و فوری اتخاذ کرده باشد، طرف مقابل، چین وضعیت پیچیده را درک خواهد کرد تا یک رابطه خوب حفظ شود. ایجاد یک مکانیزم همکاری مشترک امنیتی ممکن است مفید باشد.

در مورد ژئوپلیتیک، این موضوع نسبتاً نامشخص و غیرقابل پیش‌بینی است. دولت جدید سیاستی بی‌طرف و غیرمتعهد اتخاذ کرده است که بیشتر همانند به موضع چین است. با این حال چین با کشورهای دیگری از جمله ایالات متحده، جاپان، استرالیا و هند تنش دارد. آغوش افغانستان برای تعامل دوستانه با همه کشورها باز است. در صورت ایجاد تنش‌ میان چین و سایر کشورها، حکومت کابل ناگزیر است تصمیم‌های سختی بگیرد. حتی اگر چین در آینده به یک شریک اقتصادی استراتژیک تبدیل شود، دیپلماسی ماهرانه برای مقابله با بحران و عدم قطعیت برای دولت‌مردان افغانستان ضروری است.

من به این باورم که جاپان و روسیه رقیبان بزرگ چین در منطقه خواهند بود، به‌ویژه پس از پایان درگیری اوکراین. این‌که چگونه یک تعادل واقع‌بینانه برقرار شود، این مکلفیت مهمی برای مقام‌ها و دیپلمات‌های کابل خواهد بود.

افغانستان و چین چگونه پیش می‌روند؟

چین در قرن گذشته با تلاش‌های خود بدون کمک اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده از هیچ به شکوفایی تدریجی تبدیل شد.

Thumbnail

پس از خروج شتاب‌زده نیروهای امریکایی، حکومت سرپرست افغانستان گام‌های فعالانه‌ در بخش دیپلماسی برداشته است. با آن‌که این حکومت با چالش‌هایی در زمینه به رسمیت شناخته شدن از سوی جهان روبه‌رو است، اما برخی کشورها سفیران خود را به کابل فرستاده‌اند که چین یکی از این کشورهاست.

چشم‌انداز روابط افغانستان و چین در آینده نزدیک چیست؟ یکی از تحلیل‌های مختصر این است که چین بر حفظ اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها تاکید کرده است. من فکر می‌کنم این امر بسیار مهم است.

حکومت سرپرست به تازگی اداره‌ای را در کشور مستحکم کرده؛ اما هم‌چنان زیر فشارهای ژئوپلیتیک از سوی برخی کشورهای غربی قرار دارد. با توجه به اصل عدم مداخله، فکر می‌کنم مقام‌ها و مردم افغانستان برای تعامل با چین احساس امنیت می‌کنند و راحت هستند. این می‌تواند زمینه روانی برای تعاملات بیشتر  را فراهم کند. بیش از ده سال از راه‌اندازی ابتکار "یک کمربند یک جاده" توسط چین می‌گذرد. این استراتژی بزرگ ژئو‌اکونومیک نسخه عمیق‌تری از اصلاحات برای چین است.

دولت بی‌جینگ این استراتژی را به عنوان یک طرح بزرگ برای توسعه اقتصادی بیشتر چین می‌داند. تمرکز جغرافیایی ابتکار یک کمبربند یک جاده بر اوراسیاست، به‌گونه‌ای که افغانستان می‌تواند به‌عنوان یک نقطه اتصال و گذرگاه فوق‌العاده برای این ابتکار چین در منطقه عمل کند. من فکر می‌کنم افغانستان می‌تواند سرمایه‌گذاری و همکاری بیشتری را از چین در پروژه‌های مرتبط با اتصال مانند پروژه‌های زیرساختی و ارتباطات بدست آورد. منافع به‌دست‌آمده متقابل و دوطرفه است.

توسعه اقتصادی هم‌چنان نیازمند برخی موارد نرم‌افزاری مانند نیروی انسانی، قوانین و انواع سیستم‌ها است و به نظر من، تجربه چین به‌عنوان یک مرجع برای افغانستان ارزشمند است. چین در قرن گذشته با تلاش‌های خود بدون کمک اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده از هیچ به شکوفایی تدریجی تبدیل شد. من اطمینان دارم که مردم افغانستان نیز می‌توانند با پشتکار و شجاعت به همین روش موفق شوند.

جدا از اقتصاد، امنیت و ژئوپلیتیک نیز ممکن است بر روابط بین دو کشور تأثیر بگذارد. چندین موضوع وجود دارد؛ نخست، امنیت کارمندان. کشته شدن مهندسان چینی در این اواخر در پاکستان، مقام‌های چینی را نگران کرده است. دوم، بی‌جینگ به شدت نگران ثبات در منطقه خودمختار سین‌کیانگ اویغور است. کابل باید با استفاده از اطلاعات و سایر روش‌ها وضعیت را زیر نظر داشته باشد. من باور دارم که هیچ‌کس نمی‌تواند امنیت کامل را تضمین کند، با این حال، اگر حکومت سرپرست اقدامات پیش‌گیرانه و فوری اتخاذ کرده باشد، طرف مقابل، چین وضعیت پیچیده را درک خواهد کرد تا یک رابطه خوب حفظ شود. ایجاد یک مکانیزم همکاری مشترک امنیتی ممکن است مفید باشد.

در مورد ژئوپلیتیک، این موضوع نسبتاً نامشخص و غیرقابل پیش‌بینی است. دولت جدید سیاستی بی‌طرف و غیرمتعهد اتخاذ کرده است که بیشتر همانند به موضع چین است. با این حال چین با کشورهای دیگری از جمله ایالات متحده، جاپان، استرالیا و هند تنش دارد. آغوش افغانستان برای تعامل دوستانه با همه کشورها باز است. در صورت ایجاد تنش‌ میان چین و سایر کشورها، حکومت کابل ناگزیر است تصمیم‌های سختی بگیرد. حتی اگر چین در آینده به یک شریک اقتصادی استراتژیک تبدیل شود، دیپلماسی ماهرانه برای مقابله با بحران و عدم قطعیت برای دولت‌مردان افغانستان ضروری است.

من به این باورم که جاپان و روسیه رقیبان بزرگ چین در منطقه خواهند بود، به‌ویژه پس از پایان درگیری اوکراین. این‌که چگونه یک تعادل واقع‌بینانه برقرار شود، این مکلفیت مهمی برای مقام‌ها و دیپلمات‌های کابل خواهد بود.

هم‌رسانی کنید

دیدگاه تان در این باره