Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
تصویر بندانگشتی

روایت جوان هراتی از شکنجه و تهدید در زندان طالبان

محمد شکیب از آن‌چه که در مدت یک سال در زندان طالبان بر او رفته‌است، روایت‌های دردناک و ناامیدکننده‌یی دارد.

او می‌گوید در این مدت به‌علت شکنجه و فشارهای روانی موهای سر و ریشش کاملأ سفید شده‌است.

محمد شکیب می‌گوید که در زندان طالبان هر روز به مرگ تهدید می‌شد و ماه‌ها نور آفتاب را ندیده‌است: «در افغانستان جوانان و افراد متخصص تلف می‌شوند. افراد زیادی را دیدم که در قید طالبان استند. یک انجنیر که متخصص است به‌خاطر انجنیر بودن در قید طالبان است.»

محمد شکیب کارمند ریاست آبرسانی است و نزدیک به یک سال پیش هنگامی‌که می‌خواست از راه زمین از هرات به کابل برود، در مربوطات ولایت غزنی به چنگ طالبان افتاد.

او ۳۲ سال دارد و پس از گذراندن یک سال در زندان طالبان در غزنی، اخیرأ از سوی طالبان رها شده‌است و دوباره به آغوش خانواده‌اش در هرات برگشته است: «در مدت یک سال تقریبأ ده بار روح از تن من جدا شده بود به‌خاطر موضوعاتی که در آنجا دیدم. در مدت یک سال که در قید طالبان بودم احساس می‌کنم بیست سال عمر من کم شده‌است و بسیار تاثیرات منفی بر من گذاشته است.»

محمد شکیب تصویرهای دوستانش را نشان می‌دهد که هنوزهم در بند طالبان استند و امیدی به زنده‌گی شان نیست.

نجیب الله افضل زاده، برادر شکیب گفت: «در مدت یک سال که برادرم در قید طالبان بودم یک لحظه هم خوشی را ندیدیم. می‌گفتم ای کاش که برادرم در زندان‌های مشخص مانند زندان‌های حکومت در بند می‌بود تا به دیدنش می‌رفتم.»

محمد شکیب برای دفاع از پایان نامه دوره ماستری‌اش به کابل می‌رفت که با افتادن در چنگ طالبان، تحصیلش نیمه تمام ماند. او می‌گوید که می‌خواهد زنده‌گی را از نو آغاز کند و کابوس زندان طالبان از او دور شود.

روایت جوان هراتی از شکنجه و تهدید در زندان طالبان

محمد شکیب کارمند ریاست آبرسانی هرات است و نزدیک به یک سال پیش هنگامی‌که می‌خواست از راه زمین از هرات به کابل برود، در مربوطات ولایت غزنی به چنگ طالبان افتاد.

تصویر بندانگشتی

محمد شکیب از آن‌چه که در مدت یک سال در زندان طالبان بر او رفته‌است، روایت‌های دردناک و ناامیدکننده‌یی دارد.

او می‌گوید در این مدت به‌علت شکنجه و فشارهای روانی موهای سر و ریشش کاملأ سفید شده‌است.

محمد شکیب می‌گوید که در زندان طالبان هر روز به مرگ تهدید می‌شد و ماه‌ها نور آفتاب را ندیده‌است: «در افغانستان جوانان و افراد متخصص تلف می‌شوند. افراد زیادی را دیدم که در قید طالبان استند. یک انجنیر که متخصص است به‌خاطر انجنیر بودن در قید طالبان است.»

محمد شکیب کارمند ریاست آبرسانی است و نزدیک به یک سال پیش هنگامی‌که می‌خواست از راه زمین از هرات به کابل برود، در مربوطات ولایت غزنی به چنگ طالبان افتاد.

او ۳۲ سال دارد و پس از گذراندن یک سال در زندان طالبان در غزنی، اخیرأ از سوی طالبان رها شده‌است و دوباره به آغوش خانواده‌اش در هرات برگشته است: «در مدت یک سال تقریبأ ده بار روح از تن من جدا شده بود به‌خاطر موضوعاتی که در آنجا دیدم. در مدت یک سال که در قید طالبان بودم احساس می‌کنم بیست سال عمر من کم شده‌است و بسیار تاثیرات منفی بر من گذاشته است.»

محمد شکیب تصویرهای دوستانش را نشان می‌دهد که هنوزهم در بند طالبان استند و امیدی به زنده‌گی شان نیست.

نجیب الله افضل زاده، برادر شکیب گفت: «در مدت یک سال که برادرم در قید طالبان بودم یک لحظه هم خوشی را ندیدیم. می‌گفتم ای کاش که برادرم در زندان‌های مشخص مانند زندان‌های حکومت در بند می‌بود تا به دیدنش می‌رفتم.»

محمد شکیب برای دفاع از پایان نامه دوره ماستری‌اش به کابل می‌رفت که با افتادن در چنگ طالبان، تحصیلش نیمه تمام ماند. او می‌گوید که می‌خواهد زنده‌گی را از نو آغاز کند و کابوس زندان طالبان از او دور شود.

هم‌رسانی کنید