بانوی جوانی در روستای «ایثار» ولسوالی مَرَوَرَه ولایت کنر، در فاصله زمانی شش سال، سه شوهرش را که همه عضو نیروهای دولتی بودند، در جنگها از دست دادهاست.
تاج بی بی بیست و پنج ساله، پس از جان باختن شوهر نخستش، با برادر شوهرش نکاح بست؛ اما پس از آنکه شوهرش دومش هم در جنگ، جانش را از دست داد، این بانو به نکاح پسر دیگر خانواده شوهرش درآمد. شوهر سوم او نیز دوسال پیش، آماج یک ماین کنار جاده قرار گرفت و پس از آن، تاج بی بی برای چهارمین بار، با پسر دیگری از این خانواده، عروسی کرد.
روستای ایثار با شهر اسعدآباد مرکز ولایت کنر تنها چند کیلومتر فاصله دارد.
خانواده تاج بی بی شش فرزندش را در جنگها در کنر و دیگر ولایتهای افغانستان از دست دادهاست.
این خانواده که یکسال پیش از روستای جنگزده «بچی» ولسوالی مروره کوچیدهاست، اکنون در نزدیکترین بخش متصل به اسعدآباد، بود و باش دارند.
تاج بیبی میگوید که وصف آنچه بر او گذشته است، بر کسی مقدور نیست و آنچه را در دل دارد، خودش هم نمیتواند چنانکه دیدهاست، بازگوید.
تاج بی بی در این باره تنها به این جملهها بسنده میکند: «اول با فرزند بزرگ خانواده نکاح شدم و زندهگی و خانه خوبی داشتم. بعد چندی همینطور ماندم، یک پسر داشتم و بعد دوباره نکاح کردم و بازهم خانه و زندهگی خوب داشتم که شوهرم شهید شد. بعدش شوهر سوم که او هم شهید شد.»
تاج بی بی از شوهر نخستش یک پسر و از شوهر سومش، چهار دختر دارد. خودش آموزش ندیدهاست؛ اما برای فرزندانش، رویاهایی دارد - رویاهاییکه میداند تنها با آمدن صلح به زادگاهشان، میشود حقیقت یابند: «مکتب بروند، درس بخوانند، زندهگی همینها که خوب شود! ما که زندهگیمان چنین گذشت!!»
سالشمار زندهگی غمانگیز
تاج بی بی کمتر از هژدهسال داشت که عروسی کرد. شوهرش عضو نیروهای ویژه پولیس بود. چندسالی را خوش زیستند و صاحب پسری هم شدند؛ اما در سال ۱۳۹۲، هنگامی که شوهرش در ولسوالی سرکانوی کنر در حال وظیفه بود، آماج انفجار ماینی قرار گرفت.
تاج بی بی، چندی را در سوگ شوهر بنشست و بعد به سنتهای حاکم در جامعه تن داد و با برادر شوهر نزدهسالهاش عروسی کرد؛ کسی که در مرکز آموزشی ارتش در کابل آموزش میدید. او نیز هنگامی که آموزشهایش به پایان رسیده بود و در حال برگشت به خانه بود، در نزدیک زادگاهشان در روستای «بچی» ولایت کنر، به دست طالبان افتاد و کشته شد. رویدادی که بازهم تاج بی بی را پس از چندی، به عروسی با برادر شوهر دیگرش ناچار ساخت.
سومین شوهر تاج بی بی که بیست و یکسال داشت، چندسال بیشتری را با او زیست و صاحب چهار دختر شدند؛ اما وی نیز که سرباز ارتش بود، در اخیرهای سال ۱۳۹۶، در حالی که تنها بیست و یک سال داشت و در ولسوالی سیدآباد میدان وردک به ماموریتی رفته بود، در منطقه سالار این ولسوالی، آماج یک ماین کنار جاده قرار گرفت و جان باخت.
اکنون هم تاج بی بی که بیش از یکسال میشود با برادر شوهر دیگرش نکاح شدهاست، میگوید که هردم نگران است که مبادا از شوهر چهارمش که وی نیز سرباز ارتش است و همواره در جنگ است، احوال بدی برسد.
از دست دادن شش فرزند در هشت سال
جان پری، مادر شوهر تاج بی بی میگوید که در هشتسال اخیر، افزون بر سه فرزند نظامیاش، سه پسر دیگرش را هم که غیرنظامی بودند، در جنگهای ولسوالی مروره کنر از دست دادهاست.
او دو دختر و یک پسر کوچک را که در حویلیشان بازی میکنند، به ما نشان میدهد و میافزاید که آنان نشانیهای یکی از همین فرزندان غیرنظامی جانباختهاش استند که چهارسال پیش در جنگ قربانی شد.
وقتی از او درباره سرنوشت همسر آن پسرش میپرسیم، میگوید که وی حاضر نشد با کسی دیگری از اعضای خانوادهشان نکاح کند و به خانه پدر خودش برگشت.
در حال حاضر، خانواده جان پری پانزده عضو دارد که در این میان، چهار پسر دیگرش هم استند؛ اما از میان این چهار پسر برجا ماندهاش هم، یکیشان که در بادغیس ماینروب بود، در انفجاری نابینا شده است و دیگری هم که نوجوانیست، در جنگهای مروره از ناحیه پا به شدت زخم برداشتهاست.
جان پری میگوید: «سال به سال، تنخواه فرزندان شهیدم را میدهند. یکی از این پسرانم که در وظیفه است و دیگران همینجا مریض افتادهاند، شوهرم هم مریض است و سهسال میشود که برای درمان همهشان قرض میکنیم.»