بربنیاد یافتهها برای پیشبرد جنگ روانی از ۱۷۰روش مختلف کار گرفته میشود و جنگنده در آغاز، انگیزههای درونی-فردی مخاطب را شناسایی میکند و براساس آن تلاش میکند تا چیزهایی را به خورد مخاطب بدهد و توجه او را به مطلبی مشخص بکشاند.
طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی توانسته بودند با وبلاگ نویسی، در تشدید جنگ روانی تا جایی موفق ظاهر شوند. پس از بهمیان آمدن شبکههای تویتر و فیسبوک و حضور کاربران بسیار در این دو شبکه، طالبان نیز در اولین فرصت، در این دو شبکه حساب ایجاد و فعالیتهای خود را آغاز کردند. در هفتههای اخیر اما تویتر افغانستان شاهد فعالیتهای چشمگیر کاربران تویتری طالبان بود. طالبان با به راه انداختن هشتگ #get_out_of_afghanistan (از افغانستان بیرون شوند) توانستند با نوشتن نزدیک به ۲۰۰۰۰ تویت و بازتویت، این هشتگ را ترند بسازند. توییتها در سه زبان، فارسی، پشتو و اغلب انگلیسی پخش میشدند و کاربران خواستار بیرون شدن نیروهای ناتو از افغانستان بودند.
گردانندهگان تویترهای طالبان چه کسانی اند؟
بهصورت میانگین، تنها ۲۲ درصد تویتها، تویتهای اصلی اند که بیشتر شان از ۱۰ حساب تویتر مشهور (influencer) با فالوور (تعقیب کننده) زیاد ارسال شدهاست و بقیه همه، توییتهای کپی شده و باز توییتها استند. به نقل از اعجاز ملکزاده که در سال ۲۰۱۹ میلادی، بیش از ۴۰۰ حساب تویتری منسوب به طالبان یا طرفداران طالبان را تعقیب کردهاست، عقب بیشتر این حسابهای تویتری، انسانی وجود ندارد و آنها رباتهای تویتری اند.
شما میتوانید با استفاده از تکنولوژی نوین، رباتهای تویتری ایجاد کنید و توسط آنها محتوای دلخواه تان را در زمانهای مشخص به خورد مخاطبین بدهید. معمولأ تویتهایی که توسط رباتها تویت و بازتویت میشوند از قبل تعیین شده استند و معمولأ این تویتها که عکسها، اشعار، ویدیوها و متن را دربر میگیرد، تأثیر به سزایی در ذهن مخاطب دارد. رباتها معمولأ در یک زمان با یک هشتگ مشخص به کار آغاز میکنند و محتواهایی را که به نشر میرسانند، یا از سالهای قبل اند و یا هم واقعیت ندارند.
بربنیاد یک گزارش خبرگزاری سیانبیسی، نظرسنجی دانشگاههای کالیفرنیا و اندیای، از چند صد میلیون کاربر شبکه تویتر، ۴۸ میلیون کاربر ربات استند و مستقیمأ از سوی انسانها مدیریت نمیشوند. معمولأ هر دسته از این رباتها از یک اتاق، یک سیستم و یک دستگاه بهمنظور مشخص به پیش برده میشوند. ساختن این رباتها، امروز کار بسیار سادهیی است. صفحات بسیار شما را در ساختن این رباتها کمک میکنند.
شما میتوانید با خواندن نامهای کاربران که هشتگ مشخص، نقل قولهای مشخص و تکراری، نامهای افراد مشخص و تکراری، موقعیت و لینکهای مشخص (URL) را تویت باز تویت کردهاند، کابران اصلی تویتر و رباتها را از هم تفکیک کنید.
پژوهشی که فهیم احمد یوسفزی، یک تحلیلگر افغان انجام دادهاست و آن را در تویتر خود به نشر رساندهاست، نشان میدهد که موقعیت ارسال کنندهگان بیشتر تویتهای اخیر درباره خروج نیروهای خارجی از افغانستان، خیبرپختونخواه، لاهور، بلوچستان و دیگر مناطق پاکستان اند. موقعیت تعداد اندک ارسال کنندهگان این تویتها افغانستان است.
تلاش بیشتر کاربران طالبان و رباتهای تویتکننده بر این است که گروه طالبان را یک گروه مردمی و خواستههای آنان را خواست مردم افغانستان جلوه بدهند. محتوایی که پخش میشوند، به نیت تحت تأثیر قرار دادن جهانیان و شهروندان افغانستان است. هشتگ اخیر نیز برای ثابت ساختن این بود که گویا مردم افغانستان دیگر حضور نیروهای ناتو را در این کشور نمیخواهند. آنها با استفاده از حافظه جمعی میخواهند نیروهای ناتو را به نیروهای «اشغالگر شوروی و نیروهای استعمارگر انگلیس» تشبیه کنند، روان مردم را دگرگون ساخته و به نحوی سربازگیری روانی داشته باشند.
ملکزاده همچنین میگوید: در انتخابات ۹۸ طالبان به قصد تاثیرگذاری در انتخابات ریاست جمهوری، نوارهای تصویری جعلی را مبنیبر اینکه ولایت کندز در شمال افغانستان را سقوط دادهاند و نوار تصویری تسلیمی یک سرباز به طالبان را تشهیر میکردند. با پخش عکس و ویدیوهای جنگجویان طالب میخواستند ثابت بسازند که آنها پیروز جنگ اند تا بتوانند انتخابات در کشور را برهم زنند. در ماههای اخیر نیز، پس از گسترش شیوع ویروس کرونا، گروه طالبان با پخش عکسهایی از تیم امداد رسانی این گروه که ظاهرأ برای جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس دست به کار شده بودند، خواستند موثریت خود را به جهانیان نشان بدهند و این عکسها توجه رسانه خارجی را نیز به خود جلب کرد، اما چندی نگذشته بود که گزارشهایی از افزایش موارد مبتلایان به بیماری کووید نزده در مناطق زیر تسلط طالبان نشر شدند که مطمینأ نتیجۀ عملکرد غیرمسلکی این گروه مدد رسان را نشان میداد.
منشن کردن افراد معتبر چون جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، کمالا هارس، معاون رئیس جمهور آمریکا، وزیر دفاع آمریکا، زلمی خلیلزاد، رئیس جمهور اشرف غنی، تعدادی از خبرنگاران تاثیرگذار و نهادهای مهم بیرونی در ترند اخیر گروه طالبان و همینطور نشر بیشتر تویتها به زبان انگلیسی و آنهم در آستانۀ برگزاری مهمترین نشست وزرای ناتو، نشان دهنده آن است که طالبان به تاکتیک تازهیی در جنگ رو آوردهاند. اینبار نخست است که طالبان به چنین استراتژی دست میزنند؛ اما با تلاش شهروندان افغانستان، این پیکار ناکام شد. اما ممکن است در نتیجۀ بیتوجهی حکومتداران، این تلاش طالبان در اقدامهای بعدی به موفقیت برسد. جالب این است که سخنگویان و نمایندهگان طالبان در قطر، تا هنوز تویتی با این هشتگ نداشتهاند. بدون شک قصد این گروه با این عمل بر آن است که این حرکت را مردمیتر نشان بدهند.
با این حال، به این نتیجه میتوان رسید که حکومت در روایت سازی بر علیه طالبان ناکام بوده و با هزینه کردن پول هنگفت در این بخش، هنوز نتوانسته در جنگ روانی پیروز شود. دفاتر ارتباطات استراتژیک در وزارتهای دفاع و داخله و دو ارگان مهم دیگر، امنیت ملی و شورای امنیت و وزارت مخابرات فقط افراد معاش بگیر با مزد بلند تا ۲۵۰ هزار افغانی را در خود جا دادهاند و هنوز اقدامی برای دفع اینگونه حملههای طالبان نکردهاند. از طرفی هم، افغانستان هنوز پالیسیِ مشخصی درباره چگونگی نظارت بر شبکههای اجتماعی تویتر و فیسبوک ندارد. این در حالی است که کشورهای دیگر پالیسیهای مشخصی در این راستا دارد که در صورت نشر محتوای غیرقانونی از سوی یک کاربر، صفحۀ مربوط به او برای همیشه بسته میشود.
حکومت افغانستان و دفاتر ارتباطات استراتژیک ارگانهای امنیتی باید راهکاری را برای دفع حملات رسانهیی طالبان روی دست بگیرند. این اقدام نخستین طالبان با تلاش شهروندان دفع شد اما خنثی سازی این حملات کار سادهیی نیست.
حکومت و نهادهای امنیتی نه تنها به این مسایل توجه نکردهاند که حتا امنیت فعالان مدنی و خبرنگاران را که مدافع اصلی ارزشهای امروزی افغانستان استند نیز تأمین نکردهاند. فعالان مدنی و خبرنگاران اخیرأ مورد هدفهای سازمان یافته گروه طالبان قرار گرفتهاند و با توجه به شرایط کنونی و بیپروایی حکومت این حملهها ادامه خواهد یافت.
امیدوارم پس از این کار به اهل کار سپرده شود و امنیت فزیکی و روانی شهروندان، دیگر مورد هدف قرار نگیرند.
همه میتوانند نوشتههایی که استوار بر واقعیتها است را به طلوعنیوز بفرستند تا در بخش "دیدگاه شما" به نشر برسد.
دیدگاهها در این مقاله از سوی طلوعنیوز تأیید یا شریک ساخته نمیشوند. نویسندهگان مقالهها برای درست بودن معلومات در مقاله شان مسوول استند و اگر معلومات شان نادرست بود، تصحیصی در آن نوشته اضافه خواهد شد.