Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
تصویر بندانگشتی

انفجار روز یکشنبه در کابل از فقیرترین‌ها قربانی گرفت

کوچک ترین قربانی انفجار روز یک شنبه کابل ،کودک فقیری است که در روی جاده ها مردم را اسپند می کرد. 

مادر این کودک می گوید به علت ناداری مجبور شده بود کودکش را  ازپروان به کابل بفرستد تا لقمه نانی برای خانواده اش پیدا کند.

یک مادر و یک دختر دست فروش و یک خانم با یک دختر و یک نواسه اش نیزغیر نظامیانی استند که در این انفجار زخم برداشته اند.

بریالی، برادر کوچک سهراب، گواه جان باختن او بود. می گوید که درپایان روز به خانه خواهرشان می رفتند تا شب را آنجا سپری نمایند.

بریالی گفت: «وقتی که انفجار شد پیش رفتم، بچه خالیم آمد گفت زود برو خانه، رفتم خانه پسان گفتند که برادرت کشته شد.»

آغا سید، پدر سهراب، گفت: «پای خدم معیوب است، هردم شهید استم کاری نمی توانم من کار کرده نمی توانم.»

سهراب هشت ساله برای پیدا کردن نان از چاریکار به کابل آمده بود.  او روز ها با سه برادرش در این جاده مردم را اسپند می کرد و شام ها ساجق یا خریطه پلاستیکی می فروخت. 

انیس گل، مادر سهراب، گفت: «دو هفته بود بچه ام را ندیده بودم،زنگ می زد می گفت مادر بیا که در سرک ها یادم میایی و گریه می کنم، بچه گکم.»

به گفته این دکان دار سهراب، ساعات پیش ازجان باختن اش به ارزش ده افغانی را اسپند  قرض گرفت.

عبدالسمیع، فروشنده، گفت: «نیم ساعت پیش از حادثه آمد یک گدی پران را آزادی گرفته بود، گفت کاکا سمیع همین را برایم نگه دار، این خریطه ذغال را نو خریده بود، گفت همین را هم پیشت نگه کن شام می گیرم خانه می برم.»

انفجار روز یک شنبه مادر و خواهر صنوبر را زخمی ساخت. صنوبر می گوید که چهار سال پیش پدرش را از دست داد.او می افزاید که  مادر و خواهر سیزده ساله اش برای پیدا کردن نان در روی جاده ها دستمال می فروختند.

پولاد کوچک ترین برادر صنوبر گواه زخمی شدن مادر و خواهرش بود، لحظه یی انفجار را به یاد می آورد.

این انفجار ملکه و عایشه یی کوچک را هنگامی که با مادر کلان و خاله یی شان از جاده می گذشتند، زخمی ساخت. پدر کلان این کودکان می گوید که همسرش بیماری شکر داشت و می خواست برای آزمایش بیماری اش با دخترش به شفاخانه برود.

یک پای همسرش قطع شده است، دختر جوانش زخمی است، یک نواسه اش زخم برداشته است و نواسه دیگرش نیز شوکه شده است.

تصویری که از این کودکان در رسانه های اجتماعی پخش شده است، و آنان را در حال گریه بالای سر زنی زخمی نشان می دهد، باز تاب گسترده یی در رسانه های اجتماعی داشته است.

انفجار روز یکشنبه در کابل از فقیرترین‌ها قربانی گرفت

مادر یکی از این قربانیان می گوید به علت ناداری مجبور شده بود کودکش را ازپروان به کابل بفرستد.

تصویر بندانگشتی

کوچک ترین قربانی انفجار روز یک شنبه کابل ،کودک فقیری است که در روی جاده ها مردم را اسپند می کرد. 

مادر این کودک می گوید به علت ناداری مجبور شده بود کودکش را  ازپروان به کابل بفرستد تا لقمه نانی برای خانواده اش پیدا کند.

یک مادر و یک دختر دست فروش و یک خانم با یک دختر و یک نواسه اش نیزغیر نظامیانی استند که در این انفجار زخم برداشته اند.

بریالی، برادر کوچک سهراب، گواه جان باختن او بود. می گوید که درپایان روز به خانه خواهرشان می رفتند تا شب را آنجا سپری نمایند.

بریالی گفت: «وقتی که انفجار شد پیش رفتم، بچه خالیم آمد گفت زود برو خانه، رفتم خانه پسان گفتند که برادرت کشته شد.»

آغا سید، پدر سهراب، گفت: «پای خدم معیوب است، هردم شهید استم کاری نمی توانم من کار کرده نمی توانم.»

سهراب هشت ساله برای پیدا کردن نان از چاریکار به کابل آمده بود.  او روز ها با سه برادرش در این جاده مردم را اسپند می کرد و شام ها ساجق یا خریطه پلاستیکی می فروخت. 

انیس گل، مادر سهراب، گفت: «دو هفته بود بچه ام را ندیده بودم،زنگ می زد می گفت مادر بیا که در سرک ها یادم میایی و گریه می کنم، بچه گکم.»

به گفته این دکان دار سهراب، ساعات پیش ازجان باختن اش به ارزش ده افغانی را اسپند  قرض گرفت.

عبدالسمیع، فروشنده، گفت: «نیم ساعت پیش از حادثه آمد یک گدی پران را آزادی گرفته بود، گفت کاکا سمیع همین را برایم نگه دار، این خریطه ذغال را نو خریده بود، گفت همین را هم پیشت نگه کن شام می گیرم خانه می برم.»

انفجار روز یک شنبه مادر و خواهر صنوبر را زخمی ساخت. صنوبر می گوید که چهار سال پیش پدرش را از دست داد.او می افزاید که  مادر و خواهر سیزده ساله اش برای پیدا کردن نان در روی جاده ها دستمال می فروختند.

پولاد کوچک ترین برادر صنوبر گواه زخمی شدن مادر و خواهرش بود، لحظه یی انفجار را به یاد می آورد.

این انفجار ملکه و عایشه یی کوچک را هنگامی که با مادر کلان و خاله یی شان از جاده می گذشتند، زخمی ساخت. پدر کلان این کودکان می گوید که همسرش بیماری شکر داشت و می خواست برای آزمایش بیماری اش با دخترش به شفاخانه برود.

یک پای همسرش قطع شده است، دختر جوانش زخمی است، یک نواسه اش زخم برداشته است و نواسه دیگرش نیز شوکه شده است.

تصویری که از این کودکان در رسانه های اجتماعی پخش شده است، و آنان را در حال گریه بالای سر زنی زخمی نشان می دهد، باز تاب گسترده یی در رسانه های اجتماعی داشته است.

هم‌رسانی کنید