در حالیکه بیش از دوماه به انتخابات ریاستجمهوری امریکا ماندهاست، دربارۀ تغییر احتمالی حکومت در این کشور و چگونگی سیاست حکومت آیندۀ امریکا در برابر افغانستان پرسشهایی بهمیان آمدهاند.
انتخابات ریاستجمهوری امریکا به روز سوم ماه نومبر امسال برگزار خواهد شد؛ اما برخلاف نزدیک به دو دهۀ اخیر، اینبار موضوعاتی چون پیکار با ویروس کرونا، پرداختن به رکود اقتصادی و تأمین عدالت نژادی برنامههای عمدۀ نامزدان را میسازند؛ نه طولانیترین جنگی که در این مدت امریکا در افغانستان درگیر آن بودهاست.
این در اوضاعی است که دانلد ترمپ، رییسجمهور کنونی امریکا و نامزد حزب جمهوریخواه و هم رقیبش جوبایدن، نامزد حزب دموکرات، دربارۀ چگونهگی حضور نظامی امریکا در افغانستان دیدگاههای نزدیک دارند. در واقع، بایدن هنگامی که در سال ۲۰۰۹ میلادی معاون بارک اوباما بود، مخالفتش را با فرستادن دهها هزار سرباز بیشتر به افغانستان اعلام داشت و تأکید کرد که بهجای این نیروها، واحدی از سربازان ازبهر پیکار با هراسافگنی در افغانستان جابهجا شوند؛ چیزی که اکنون هم بایدن و هم ترمپ بر آن تأکید دارند.
ترمپ در یک سخنرانیاش در ماه جون در این باره گفت: «ما عصر جنگهای ناتمام را پایان میدهیم. این وظیفه نیروهای امریکایی نیست که منازعات دیرینه را در سرزمینهای دوردستی که بسیاریها حتا دربارۀ آنها نشنیدهاند، حل کنند.»
ریچارد گرنل، سفیر پیشین ایالات متحده در آلمان اما بهنحوی از سیاست ترمپ در قبال جنگ افغانستان و خروج نیروهای امریکا از افغانستان پشتیبانی میکند: «در چهار سال گذشته، دانلد ترمپ هیچ جنگ تازهیی را آغاز نکرد. او سربازان ما را به خانه آورد. او ارتش را بازسازی کرد و پیمانهای صلحی را امضا کرد که به امریکاییان بیشتر مصونیت میبخشند.»
و اما، موضع دستۀ انتخاباتی جوبایدن دربارۀ خروج نظامی از افغانستان، محتاطانهتر از دستۀ دانلد ترمپ بهنظر میرسد.
در روزهای پیش بود که میشل فلورنوی، معاون پیشین وزارت دفاع امریکا که گمان میرود در صورت رسیدن بایدن به کرسی ریاستجمهوری وزیر دفاع آیندۀ امریکا باشد، بر حضور نیروهای ضد هراسافگنی امریکا در افغانستان، تا هنگام رسیدن به صلح واقعی در این کشور تأکید کرد.
فلورنوی در این باره گفت: «هرگونه بیرونساختن نیروها پیش از تحکیم یک توافق صلح، اشتباه خواهد بود؛ زیرا ما فرش را از زیر پاهای همکارانمان در حکومت افغانستان، زنان و جامعه مدنی بیرون میکشیم؛ یعنی کسانی که برای جادادن آنان در میز مذاکرات، بهسختی مبارزه کردهایم.»
انتظار میرود که تا ماۀ نومبر، شمار نیروهای امریکایی در افغانستان، به کمتر از پنج هزار برسد؛ اما در این بُعد هم، همهچیز به چگونهگی پیشرفت گفتوگوهای میانافغانان و نیز آینده روابط طالبان با واشنگتن و دوری این گروه از گروههایی چون القاعده و داعش که دشمنان اصلی امریکا استند، بستهگی دارد.
لطیف آرش، آگاه امور جهانی بیان داشت: «در صورتی که طالبان بتوانند این دو گروه را در افغانستان مهار بکنند، از افغانستان خطری متوجه هیچ کشور خارجی، به خصوص امریکا، نخواهد بود؛ اما در صورتی که طالبان نتوانند علیه این دو گروه اقداماتی بکنند و این دو گروه در افغانستان حاکم شوند و یکبار دیگر مثل ۱۹۹۵ در اینجا پایگاه داشته باشند، این امکان (خطر متوجه امریکا) وجود دارد.»
پس از هژده ماه چانهزنی میان نمایندهگان امریکا و طالبان، سرانجام در بیست و نهم فبروری امسال، موافقتنامه آوردن صلح به افغانستان میان دوطرف امضاء شد. اگر دانلد ترمپ بتواند در انتخابات پیشروی امریکا برنده شود، انتظار میرود که برنامههای حکومت کنونی امریکا در پیوند با صلح و پساصلح در افغانستان، ادامه یابند؛ اما اگر جوبایدن و دموکراتها پیروز این انتخابات باشند، روشن نیست که روند صلح در افغانستان با چه فراز و نشیبهایی همراه میگردد و سرنوشت زلمی خلیلزاد که در این مدت، مهره اصلی واشنگتن در این بازی بوده است، چه خواهد شد؟