Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
تصویر بندانگشتی

حکایت یک سرباز جامانده از ارتش شوروی پیشین در کندز

یک شهروند اوکراینی که هنگام تهاجم ارتش سرخ شوروی پیشین به افغانستان آمده و به مجاهدین آن وقت تسلیم شده بود، اکنون در ولایت کندز با اوضاع دشوار اقتصادی و صحی دست و پنجه نرم می‌کند.

گینَدی ۶۰ ساله می‌گوید که در سال ۱۹۸۳میلادی به افغانستان آمد و شش ماه پس از حضورش، با شنیدن آذان صبح در ساحه پل بنگی ولایت تخار به مجاهدین آن وقت تسلیم و پس از مشرف شدن به دین اسلام، نام او  به نیک محمد تبدیل شد.

نیک محمد تسلیم شدن‌اش را چنین حکایت کرد: «پنج و نیم بجه صبح با مجاهدها سر خوردم، می‌خواستند من را بزنند، من گفتم من را نزنید باز من را قوماندان امیر با خود برد، باز سنگ‌ها را گرفتند پس بیچاره‌ها انداختند و من را نزدند، پس از بردن من به یک خانه برایم چای و نان آوردند.»

این مرد کهن سال از حکومت سرپرست و نهادهای مددرسان می‌خواهد که به او در زمینه تداوی‌ و هزینه خانواده ده نفری‌اش کمک کنند.

نیک محمد، به خبرنگار طلوع‌نیوز، افزود: «تداوی شوم، راه رفته بتوانم، چشم راست من کور است.»

همسر نیک محمد می‌افزاید که پیش از این او سرگرم رانندگی در شهر کندز بود، اما از ۱۶ سال به این سو بیمار است و به سختی می‌تواند راه برود.

بی بی هوا، خانم نیک محمد، می‌گوید: «کار کرده نمی‌تواند، همتو غلتیدگی (در بستر  استراحت بودن) است، از کار و بار مانده و پایکش نیز به این قسمی است که می‌بینید.»

پلوشه دختر نیک محمد، گفت: «بسیار زیاد مشکل است زندگی ما، بسیار زیاد سخت است خودم جوان هستم اولادیم خورد است بی‌سرپرست هستند پدرم معیوب است مشکل دارد.»

دوستان نیک محمد نیز، از رفتار او با همسایگانش ستایش می‌کنند و از مسوولان و نهاد‌های مدد‌رسان، خواستار همکاری و درمان بیماری‌اش هستند.

امیر جان، دوست نیک محمد، گفت: «همکاری با او بسیار لازم است چون که ما مسلمان هستیم و او هم مسلمان شده و با ما به یک دین شریک شده.»

به گفته‌ی نیک محمد با وجود خواست‌های مکرر از سوی بستگانش تنها یک بار به اوکراین سفر کرده و همیشه زندگی کردن در افغانستان را ترجیح داده است.

با این حال، او پس از حمله روسیه به اوکراین و قطع سیستم مخابراتی، دیگر احوالی از بستگانش ندارد و از این‌که اوکراین در آتش جنگ می‌سوزد، سخت نگران است.

حکایت یک سرباز جامانده از ارتش شوروی پیشین در کندز

این مرد کهن سال از حکومت سرپرست و نهادهای مددرسان می‌خواهد که به او در زمینه تداوی‌ و هزینه خانواده ده نفری‌اش کمک کنند.

تصویر بندانگشتی

یک شهروند اوکراینی که هنگام تهاجم ارتش سرخ شوروی پیشین به افغانستان آمده و به مجاهدین آن وقت تسلیم شده بود، اکنون در ولایت کندز با اوضاع دشوار اقتصادی و صحی دست و پنجه نرم می‌کند.

گینَدی ۶۰ ساله می‌گوید که در سال ۱۹۸۳میلادی به افغانستان آمد و شش ماه پس از حضورش، با شنیدن آذان صبح در ساحه پل بنگی ولایت تخار به مجاهدین آن وقت تسلیم و پس از مشرف شدن به دین اسلام، نام او  به نیک محمد تبدیل شد.

نیک محمد تسلیم شدن‌اش را چنین حکایت کرد: «پنج و نیم بجه صبح با مجاهدها سر خوردم، می‌خواستند من را بزنند، من گفتم من را نزنید باز من را قوماندان امیر با خود برد، باز سنگ‌ها را گرفتند پس بیچاره‌ها انداختند و من را نزدند، پس از بردن من به یک خانه برایم چای و نان آوردند.»

این مرد کهن سال از حکومت سرپرست و نهادهای مددرسان می‌خواهد که به او در زمینه تداوی‌ و هزینه خانواده ده نفری‌اش کمک کنند.

نیک محمد، به خبرنگار طلوع‌نیوز، افزود: «تداوی شوم، راه رفته بتوانم، چشم راست من کور است.»

همسر نیک محمد می‌افزاید که پیش از این او سرگرم رانندگی در شهر کندز بود، اما از ۱۶ سال به این سو بیمار است و به سختی می‌تواند راه برود.

بی بی هوا، خانم نیک محمد، می‌گوید: «کار کرده نمی‌تواند، همتو غلتیدگی (در بستر  استراحت بودن) است، از کار و بار مانده و پایکش نیز به این قسمی است که می‌بینید.»

پلوشه دختر نیک محمد، گفت: «بسیار زیاد مشکل است زندگی ما، بسیار زیاد سخت است خودم جوان هستم اولادیم خورد است بی‌سرپرست هستند پدرم معیوب است مشکل دارد.»

دوستان نیک محمد نیز، از رفتار او با همسایگانش ستایش می‌کنند و از مسوولان و نهاد‌های مدد‌رسان، خواستار همکاری و درمان بیماری‌اش هستند.

امیر جان، دوست نیک محمد، گفت: «همکاری با او بسیار لازم است چون که ما مسلمان هستیم و او هم مسلمان شده و با ما به یک دین شریک شده.»

به گفته‌ی نیک محمد با وجود خواست‌های مکرر از سوی بستگانش تنها یک بار به اوکراین سفر کرده و همیشه زندگی کردن در افغانستان را ترجیح داده است.

با این حال، او پس از حمله روسیه به اوکراین و قطع سیستم مخابراتی، دیگر احوالی از بستگانش ندارد و از این‌که اوکراین در آتش جنگ می‌سوزد، سخت نگران است.

هم‌رسانی کنید

دیدگاه تان در این باره