خبر، ناگهانی و کوتاه پخش گردید و در لحظات بعد، این خبر با عکس مولانا سمیعالحق در پاکستان و افغانستان، دست به دست شد.
کسی که هم چون پدر معنوی طالبان شناخته میشد، با ضربههای چاقوی مردانی، در خانهاش در شهر راولپندی پاکستان کشته شد.
ساعتی بعد، عبدالله گُل، پسر جنرال حمید گُل، رییس پیشین «آی، اس، آی» که با شنیدن خبر مرگ سمیع الحق به سوی راولپندی در حرکت بود، نیز آماج حملۀ مردان مسلح ناشناسی قرار گرفت.
به گفتۀ عبدالله گُل، مهاجمانی که قصد جانش را داشتند در دو موتر بودند و بر او شلیک کردند: «هم زمان که این حمله قاتلانه بر مولانا انجام شد و وی را کشتند، بر من هم که به اسلام آباد میآمدم، دو موتر از عقب و جلو شلیک کردند؛ اما به فضل خداوند، من سلامت به این جا رسیدم.»
مولانا سمیع الحق، رهبر شاخۀ سمیع الحق جمعیت علمای اسلام پاکستان بود. او که در دهه هشتاد و نود میلادی، دو دور عضو مجلس سنای کشورش هم بود، همواره ضد دولتهای افغانستان شعار میداد و از جنگها در برابر این دولتها، پشتیبانی میکرد.
دار العلوم حقانیه که در سال ۱۹۴۷میلادی در اکوره ختک ایالت خیبر پشتون خواه پاکستان، فعال گردید، نیز از سوی مولانا عبدالحق، پدر سمیع الحق تأسیس شد.
این مدرسه که هزاران دانش آموز دارد، به آموزش دادن برخی از رهبران بلندپایه طالبان هم چون ملا عمر، ملا اختر محمد منصور و جلال الدین حقانی، معروف است و نیز گفته میشود که صدها دانش آموز این مدرسه، در جنگها در برابر دولتهای افغانستان، سهم داشته اند.
کشتهشدن مولانا سمیع الحق در پاکستان و افغانستان، واکنشهایی را برانگیخته است.
در افغانستان، مرگ سمیع الحق را ضربهیی بر پیکر هراس افگنی میگویند؛ اما در پاکستان، چنین پنداشته می شود که در ماههای اخیر، وی در تلاشهای واشنگتن، ازبهر تأمین صلح در منطقه، سهم گرفته بود.
مولانا سمیع الحق که رهبر شاخه سمیع الحق جمعیت علمای اسلام پاکستان بود، افغانستان را کشوری اشغال شده میشناخت و از جنگها در این کشور، پشتیبانی میکرد.
به روز شنبه، شماری از اعضای مجلس نماینده گان افغانستان، در نشست عمومی این مجلس، به چگونگی کشته شدن سمیع الحق و پیامدهای آن بر اوضاع منطقه پرداختند.
لالی حمیدزی، عضو مجلس نمایندهگان در این باره گفت: «کشتهشدن سمیع الحق را در راستای تأمین صلح، یک گام نیک میدانم! کسی که فراراه صلح واقع میشود، به همین سرنوشت سمیع الحق دچار میگردد.»
آرین یون، عضو دیگر مجلس نمایندهگان نیز افزود: «به کشور تان وفادار بمانید، ورنه کشورها از شما استفاده خواهند کرد و در آخر چنین شما را خواهند کشت.»
در این میان، طالبان در خبرنامه یی، از کشته شدن مولانا سمیع الحق ابراز ناراحتی میکنند و مرگ او را ضایعه یی جبران ناپذیر برای پاکستان میدانند.
در پاکستان هم دیدگاه در این باره، دیگرگون استند.
حافظ سعید، رهبر جماعت الدعوه پاکستان میگوید: «فکر میکنم که تمامی پاکستان، از حزب او استند؛ نه تنها پاکستان بل مردم افغانستان هم مردم او استند.»
چودری جاوید، خبرنگار پاکستان میافزاید: «مرگ او برای پاکستان یک ضایعه است؛ زیرا وی در گفتوگوها با طالبان نقش مهمی داشت. در این اواخر، او وظیفه گفتوگوها را با طالبان گرفته بود. به کابل رفت و در گفتوگوها شرکت کرد. مرگ او بر روند صلح پاکستان و امریکا در منطقه، یک ضربه بزرگ است.»
مولانا سمیع الحق در هنگام مرگ، هشتاد و یک ساله بود و به گفته نزدیکانش، در روزهای اخیر، از سوی کسانی به مرگ تهدید شده بود.
با این حال، تاکنون کسی و یا گروهی، به گونه رسمی، مسؤولیت قتل سمیع الحق را به دوش نگرفته است.